البته منظور از این آلودگی، درجات بسیار بالا و گذشتن از مرزهای هشدار و به شماره افتادن تنفس و نهایتا به خطر افتادن جان اهالی شهر است. وگرنه آلودگی، دیگر با حال و روز مردم متمدن شهرنشین امروز عجین شده و روزهای پاک سال آنقدر کم شمار شده اند که ارزش خبری یافته اند: آن صبحی که با خروج از خانه متوجه هوای پاک و مناظر شفاف می شویم، باشوق فراوان به یکدیگر اطلاع می دهیم و ذوق زده خبر پاکی هوا را به هر که می رسیم، می رسانیم!
برای مشاهده فایل پی دی اف کلیک کنید.
سخن از منشا این آلودگی بسیار است و در رسانه ها از ابعاد مختلف به تفصیل بدان پرداخته می شود. عموما بالارفتن جمعیت شهرنشین، بلندمرتبه سازی های بیرویه، تراکم فروشی بی حساب و کتاب، استفاده نامناسب از وسایل نقلیه شخصی، مصرف بیرویه انرژی و موارد بسیاری دیگر از این دست به عنوان دلایل آلودگی هوا ذکر می شوند. البته امروز گرد و غبار نیز بر آلودگی های پیشین اضافه شده و شرایط را بیش از پیش بغرنج ساخته است. همچنین این موضوع که مسئولیت آلودگی هوا متوجه چه کسی یا چه کسانی یا چه ارگانهایی است نیز محل مناقشه بسیار بوده است. اما به نظر نمی رسد تا کنون راهکار مناسبی برای این معضل پیشنهاد شده باشد و حتی به لحاظ نظری نیز تحلیل مناسبی در این خصوص به گوش نرسیده است.
در واقع، آلودگی یکی از موضوعات اصلی بحث شهرنشینان، مسئولان و رسانه ها شده است، منتها در شش ماه دوم سال و غالبا در شش ماه نخست به فراموشی سپرده می شود. از سوی دیگر وقتی آلودگی در روزهای اوج خود همه توجهات جامعه را به خود جلب می کند، غالبا به مبحثی سیاسی تبدیل شده و بسیاری از طرف های سیاسی تلاش می کنند تقصیر این وضعیت را به گردن دیگری بیاندازند و محمل بسیار مناسبی می شود برای مخالفان دولتِ وقت که سازمان محیط زیست را یک تنه مسئول آلودگی بدانند و از او بازخواست کنند.
ناگفته پیداست که از به راه انداختن هیاهو و متهم ساختن یکدیگر و سیاسی کردن این موضوع هیچ طرفی بسته نمی شود. تا زمانی که تک تک مردم، چه آنانی که مسئولیتی بر گردن دارند و چه عامه مردم، احساس مسئولیت نکرده و برای برخورد با این معضل مشارکت نکنند، بعید است راه علاجی یافت شود. به نظر می رسد یگانه راه چاره، شکل گرفتن ارادهای جمعی در میان همه آحاد و اقشار جامعه باشد، به عبارتی مقابله با این هیولای مخوفی که روزبه روز نیز عظیم و عظیمتر می شود شکل گرفتن عزمی همگانی است. تنها در این صورت است که می توان از یکایک شهروندان انتظار داشت که با صرفه جویی یا استفاده بهینه از انرژی گامی در این مسیر بردارند.
روشن است که یکی از منابع اصلی تولید آلودگی استفاده از خودروهای شخصی، مخصوصا به صورت تک سرنشین است؛ اما باید از این واقعیت بگذریم که نامطلوب بودن وضعیت حمل و نقل عمومی در شهرهای کشورمان، استفاده از وسیلۀ شخصی را در بسیاری مواقع ضرورت بخشیده است، چراکه سرزنش مدام مسئولان شهری در این خصوص نه تنها هیچ کمکی در بهبود این وضعیت نمی کند، بلکه از اثرات کشنده آلودگی هوا نیز نمی کاهد. بنابراین، اگر یکایک شهروندان مسئولیت مقابله با این معضل را بر دوش خود احساس کنند، مسلما زحمت عدم استفاده از وسیله نقلیه شخصی را برای رسیدن به منفعتی جمعی و در عین حال شخصی، در این هوای سرد تحمل خواهند کرد.
از سوی دیگر اگر هر کسی با توجه به جایگاه خود و پیشهای که در آن حضور دارد، به فکر راه های مقابله با این معضل باشد، بدون تردید احتمال گرفتن نتیجه بسیار بیشتر خواهد تا اینکه فقط به مباحث کلی در این زمینه پرداخته و از آن دستمایه ای برای کسب منافع سیاسی ساخته شود.
از نقطه نظر صنعت ما، راهکاری برای کنترل نسبی یکی از منابع آلاینده در فصول سرد وجود دارد. یکی از منابع تولید آلودگی، انرژی است که در ساختمان ها سوخته و صرف گرمایش می شود. بدون تردید هر چه از میزان مصرف انرژی در ساختمان ها کاسته شود، به غیر از منافعی که از رهگذر صرفه جویی در مصرف انرژی نصیب کشورمان می شود، باعث کاهش تولید آلودگی نیز خواهد شد. از این جهت ترویج استفاده از پنجره های دوجداره روشی بسیار موثر می تواند باشد. پنجره های دوجداره به غیر از اینکه ورود آلودگی به داخل ساختمان ها را کاهش داده و هوای بهتری را درون بناها موجب می شوند، از میزان مصرف انرژی نیز می کاهند.
امروزه ساختمان های بسیاری در سطح کلانشهرها وجود دارند که هنوز از پنجره های قدیمی استفاده می کنند. هر چقدر میزان پنجره های تک جداره یا سنتی در سطح شهر بیشتر باشد، به همان اندازه مصرف انرژی و نیز تولید آلودگی کمتر خواهد بود. به نظر میرسد اهالی صنعت در و پنجره و به خصوص تشکل های صنفی این حوزه، امروز این وظیفه را بر دوش دارند که قابلیت ها و مزایای پنجره های دوجداره را بیش از گذشته برای مردم و دستاندرکاران روشن کنند. تاکنون از این منظر کمتر به پنجره های دوجداره پرداخته شده و بیشتر از زاویه بهینه سازی انرژی به این موضوع توجه شده است. این احتمال وجود دارد که آگاهی سازی در این خصوص، مسئولان را وا دارد تا شرایطی را برای ترغیب عموم مردم به تعویض پنجره های خود فراهم آورند. وقتی خسارات سنگینی را که آلودگی هوا به کشور وارد می کند در نظر بگیریم، آیا حمایت دولت و حتی پرداخت وام به شهروندان برای تعویض پنجره ها فوریت و ضرورت نمی یابد؟
نباید فراموش کرد که با یک نسخه نمی توان به مقابله با این معضل عظیم رفت یا تنها سازمان خاصی را مسئول رفع این مشکل دانست. بلکه وقتی راهکارهای کوچک که از زوایای مختلف بخشی از این معضل را کنترل می کنند، کنار هم قرار بگیرند، نسخ های همه جانبه فراهم خواهد آمد که قادر خواهد بود علاجی پایدار را در این زمینه به ارمغان آورد. بزرگمهر حکیم روزی گفته بود: «همه چیز را همگان دانند و همگان هنوز زاده نشده است». اما اگر عزمی همگانی شکل گیرد مسلما همه چیز نیز دانسته خواهد شد.
به هرحال لزوم استفاده از پنجره دوجداره فقط می تواند به عنوان طرحی نسبتا زودبازده برای کاهش تولید آلودگی محسوب شود و خلاصی از دست این هیولای مخوف، دگرگونی کلی رویکرد سیاست گذاران کشورمان و اتخاذ سیاست های کلان را می طلبد؛ و به نظر نمی رسد تا زمانی که همگام با پیشرفت های جهانی ما نیز برنامه ای برای کنار گذاشتن سوخت های فسیلی در دستور کار قرار ندهیم، بتوانیم این معضل را به طور کامل ریشه کن کنیم. همانطور که در اخبار شاهد آن هستیم، کشورهای پیشرفته گویی مسابقه ای برای رشد فناورهای تولید انرژی های سبز و همچنین تثبیت استفاده از چنین انرژی هایی به راه انداختند و دیری نخواهد پایید که بسیار زودتر از پیش بینی های موجود انرژی های فسیلی از بخش های عمدۀ زندگی بشری کنار زده شود. امیدواریم که کشور ما نیز از این قافله عقب نماند.
نشریه پنجره ایرانیان-سال دهم-شماره 111-دی95