سلسله گفتگوهای اختصاصی با پیشکسوتان صنعت در و پنجره:

سیروس حکیمی؛ بنیانگذار آکپا و آلاکس

پنجره ایرانیان: تردیدی وجود ندارد که در هر حوزه ‏ای صاحبان تجربه و پیشکسوتان، به ‏عنوان نقاط اتکای آن حوزه به شمار ‏آمده و تجربیات ایشان به‏ مثابه سرمایه و اندوخته ‏ای است که بهره‏ مندی از آن مراتب رشد و اعتلای حوزه مربوطه را فراهم می ‏آورد.
  • دوشنبه 20 اردیبهشت 1395 ساعت 12:21

بر این اساس پنجره ایرانیان بر آن شده است تا پیشکسوتان صنعت در و پنجره سازی را معرفی کرده و نقطه نظرات حاصل از تجربه ‏های آنان را در اختیار همراهان همیشگی خود قرار دهد. در نخستین بخش از سلسله گفتگوها با عزیزان پیشکسوت، به سراغ صنعتگر نامی خطه آذربایجان رفتیم. هفتمین نمایشگاه در و پنجره تهران فرصت مغتنمی بود تا پای صحبت‏ های نغز و شنیدنی سیروس حکیمی بنشینیم و از تجربیات نایاب ایشان بهره ببریم. مجموعه‏ بزرگی که این بزرگمرد در صنعت آلومینیوم، به مدد استعداد و همت خود آفریده، امروز تحت مدیریت فرزندان برومندش مایه افتخار و سربلندی صنعت آذربایجان شده است. کارخانه بزرگ تولید پروفیل آلومینیوم آکپا، کارخانه تولید یراق ‏آلات آلاکس و کارخانه آنادایز آلومینیوم که به ‏زودی شروع به کار خواهد کرد، همه دسترنج سال ‏ها تلاش و سختکوشی و البته ذوق و قریحه این صنعتگر کهنسال کشورمان است. مدیریت ‏های شایسته غلامرضا حکیمی در آکپا، مسعود حکیمی در آلاکس و محمود حکیمی در دفتر مرکزی و انبار بزرگ این مجموعه ‏ها در تهران، نشان از آن دارد که سیروس حکیمی نه تنها صنعتگری نمونه و موفق به شمار می‏ آید بلکه کارنامه بسیار درخشانی نیز در مدیریت خانواده و خلق همبستگی خانوادگی از خود بر جای گذاشته است. از بنیانگذار آکپا و آلاکس چگونگی تولد این مجموعه ‏ها را جویا شدیم و از ثروت تجربه ایشان که در لابه‏ لای کلامشان جاری بود، بهره بردیم. با هم این گفتگو را می‏ خوانیم:

برای مشاهده فایل پی دی اف کلیک کنید.

چطور شد وارد صنعت در و پنجره‏ سازی شدید؟
در حدود سال 1347 بود که من وارد این حرفه شدم و کارگاهی را تاسیس کردم که در آن در و پنجره آهنی می ‏ساختیم. به‏ تدریج مراحل رشد را پشت سر گذاشتیم، تا جایی که در سال 1354 حدود 20 پرسنل داشتیم. در ادامه ساخت در و پنجره آلومینیومی را نیز به کار خود اضافه کردیم.
در دهه 70 سفری به خارج از کشور داشتم، و در این سفر با تکنولوژی جدید از نزدیک آشنا شدم و دریافتم که ما در این صنعت چقدر از کشورهای پیشرفته عقب‏ هستیم. پنجره ‏سازی سنتی که در آن زمان رواج داشت، ضررهای بسیاری را متوجه اقتصاد مملکت می‏ کرد. مثلا آن زمان در ساخت پنجره ‏های آلومینیومی از میل‏ گرد استفاده می‏ شد و این یعنی هزاران تن میل‏ گرد در کشور به هدر می ‏رفت. در حالی‏ که امروز به جای میل گرد از فیکسر استفاده می ‏کنند که بسیار بهتر از میل‏ گرد است. همچنین در و پنجره‏ های تک جداره آن زمان، باعث اتلاف انرژی بسیاری می‏ شد. در آن دوره صنعت ساخت در و پنجره واقعا نیازمند تغییر و تحول بود و مشخص بود که باید کاری کرد. این بود که چندین نمونه از کشورهای ایتالیا، یونان و آلمان وارد ایران کرده و آنها را تحت مهندسی معکوس قرار دادیم. همزمان شرکت مارال درب را نیز تاسیس کردم.

از مارال درب بیشتر برایمان بگوید. دقیقا چه فعالیت‏ هایی در این شرکت انجام می‏ شد؟
مارال درب در آن زمان یکی از بزرگترین کارگاه‏ های سطح کشور به شمار می‏ آمد که تحول بزرگی را هم در این عرصه به‏ وجود آورد. زمینه کاری اصلی ما نیز در آنجا پنجره‏ سازی بود. انواع در و پنجره اعم از آلومینیومی و یو.پی.وی.سی را با جدیدترین سیستم‏ ها می‏ ساختیم. اما تقریبا تمامی ملزومات پنجره را نیز در آنجا خودمان تولید می‏ کردیم وکارگاهی برای تولید شیشه‏ های دوجداره با ماشین‏ آلات مدرن داشتیم و حتی بسیاری از یراق ‏آلات را نیز در همانجا تولید می‏ کردیم.

آیا ساخت پروفیل آلومینیوم را نیز در این مقطع آغاز کردید؟
نه. در آن زمان تکنولوژی لازم برای ساخت قالب ‏ها در ایران وجود نداشت و اکثر واحدهایی که به تولید پروفیل مشغول بودند از روش ‏های کاملا سنتی بهره می ‏گرفتند. ما در مارال درب پروفیل اختصاصی وارد می‏ کردیم. در واقع با این کار مصرف ‏کنندگان از تفاوت میان آلومینیوم جدید و سنتی آگاه شدند.

چگونه از مارال درب به آکپا رسیدید؟
متاسفانه پس از مدتی شرکت مارال درب را، با اینکه فعالیت‏ های بسیار وسیعی داشت و از عملکرد بسیار خوبی برخوردار بود، به‏ دلایلی واگذار کردم. با این حال، مارال درب نقطه عطفی در بازار در و پنجره‏ سازی محسوب می ‏شد و آغاز تحولی در این زمینه بود. به عبارت دیگر برای بسیاری روشن شد که پروفیل ‏های سنتی در مقایسه با آلومینیوم‏ های نوین و مدرن از کارایی بسیار ضعیف ‏تری برخوردارند.
پس از واگذاری شرکت مارال درب، به این فکر افتادم که تولید آلومینیوم و همچنین یراق ‏آلات را به ‏صورت علمی و منطبق با فناوری ‏های روز دنیا در کشورمان انجام دهیم. این بود که در قدم اول آکپا را تاسیس کردیم. یکسری ماشین ‏آلات پیشرفته وارد کردیم و کارخانه آلومینیوم آکپا را راه انداختیم. گذشته از این موارد، من همیشه به این فکر بودم که خدمتی برای کشورم انجام دهم. برای مثال سالانه مقادیر بسیاری پروفیل و یراق‏ آلات وارد ایران می‏ شد. من در این فکر بودم که چگونه می ‏توان بخشی از این واردات را کاهش داد و از خروج مقادیری ارز از مملکت جلوگیری کرد. از سویی یکی از انگیزه‏ های دیگر من اشتغال ‏زایی و به کار افتادن چرخ تولید در کشورمان بوده است. روشن است که با تولید پروفیل در داخل کشور، تعداد بسیاری زیادی کارگاه به ‏وجود خواهد آمد و برای افراد بسیاری شغل ایجاد خواهد شد.

آکپا از چه زمانی شروع به کار کرد؟
آکپا کار خود را در سال 1387 شروع کرد و شکر خدا بسیار هم موفق بود و ما امروز پروفیل مورد نظر کارگاه‏ های بسیاری را در سراسر کشور تامین می‏ کنیم. نکته مهمی که در کارخانه آکپا باید بدان اشاره کنم، بحث طراحی قالب‏ های پروفیل است. شرکت ‏های دیگر عموما یا تحت لیسانس شرکتی دیگر فعالیت می‏ کنند یا مجبورند قالب‏ ها را خریداری کنند. اما ما با توجه به تجربه فراوانی که در این خصوص داشتیم، از ابتدا کلیه طراحی‏ ها را خودمان انجام داده ‏ایم. به عبارتی گروهی در آکپا به سرپرستی خود من وظیفه طراحی قالب‏ ها را برعهده دارند. این امر باعث شده است که ما امروز از تنوع قالبی بسیار بالایی (حدود 2000 قالب) برخوردار باشیم. می ‏توانم بگویم هیچ مجموعه ‏ای در ایران تنوع آکپا را ندارد. در حال حاضر نیز آکپا به عنوان برند برتر کشور، در زمینی به وسعت 35 هزار مترمربع و سالن‏ هایی مجهز و مدرن با حدود 15 هزار مترمربع مساحت، بدون وقفه در حال کار و تولید است. در واقع ما در مارال درب فقط پنجره تولید می‏ کردیم، اما در مجموعه جدید خود قصد داشتیم با تولید پروفیل و یراق ‏آلات باکیفیت، مواد اولیه کارگاه ‏های سطح کشور را تامین کنیم، و حتی با آموزش پنجره ‏سازی ‏ به مشتریان، تلاش کنیم این صنعت را در کشورمان ارتقا دهیم. این برنامه سبب جهش فوق ‏العاده ‏ای در فعالیت‏ های ما شد.

در همین راستا بود که آلاکس را تاسیس کردید؟
ما در تمام دوره‏ های فعالیت خود، همواره تلاش داشته‏ ایم که به ‏روز باشیم و از جدیدترین فناوری‏ ها بهره ببریم. در خصوص یراق ‏آلات نیز، ما در ابتدا حجم وسیعی از انواع یراق را از کشورهای خارجی وارد می‏ کردیم. تصمیم گرفتیم یراق ‏آلات مورد استفاده در ساخت پنجره‏ های آلومینیومی را در کشور تولید کنیم. به همین منظور در سال 1388 کارخانه آلاکس را راه ‏اندازی کردیم. امروز آلاکس نیز مانند آکپا، البته در زمینه یراق ‏آلات حرف اول را در کشور می ‏زند. حتی اخیرا ما پیشنهادی از ترکیه داشتیم که خواهان اخذ نمایندگی آلاکس در این کشور بودند.

برنامه بعدی شما برای توسعه این مجموعه چیست؟
مدتی است که ساخت کارخانه آنادایز آلومینیوم را در کنار آکپا آغاز کرده ‏ایم. در حال حاضر سالن ‏های مربوطه تکمیل شده‏ و ماشین‏ آلات بسیار پیشرفته و تمام اتوماتیکی نیز خریداری شده ‏اند و در حال نصب می‏ باشند. امیدوارم تا اوائل سال 1395 واحد آنادایز ما هم افتتاح شود.
همانطور که اشاره کردم، ما همواره سعی کرده ‏ایم که از از نظر کیفیت، تنوع و خدمات و آموزش و ماشین‏ آلات در سطح بسیار بالایی قرار داشته باشیم و تا حد امکان تجربیات و دانش خود را در قالب آموزش ‏های مختلف در اختیار سایر همکاران خود قرار می‏ دهیم.

صنعت آلومینیوم کشور را چگونه ارزیابی می ‏کنید؟
اکثر صنعتگران آلومینیوم کشورمان با وجود سوابق طولانی در این زمینه، متاسفانه نتوانستند مجموعه ‏های خود را همگام با پیشرفت‏ تکنولوژی در دنیا به پیش ببرند و به سیستم ‏های مدرن مجهز شوند و این به نوبه خود یک نقص به حساب می‏ آید.

تردیدی نیست که همبستگی خانوادگی یکی از عوامل موفقیت مجموعه شماست. عاملی که در کشورمان به‏ ندرت به چشم می‏ خورد. واقعا چگونه توانستید این همبستگی را میان افراد خانواده خود برقرار کنید؟                                                                                                                                                        از همان ابتدا که ما کارگاه کوچکی داشتیم، پسرانم به همراه من به کارگاه می‏ آمدند، به صورتی که در نوجوانی هر سه نفر آنها کاملا فنی شده ‏بودند. خب، معلوم است که پدر همیشه به فکر آینده فرزندان خود است، اما من وقتی تلاش و پشتکار آنها را می ‏دیدم انگیزه بسیار بیشتری برای رشد و توسعه کار پیدا می‏ کردم. و خدا را شکر که همه آنها نیز موفق شدند. البته از ابتدا کوشیده ‏ام که تقسیم کاری منظمی میان آنها برقرار شود. اکنون پسر بزرگم مدیریت آکپا را برعهده دارد که به عنوان برند برتر کشور انتخاب شد. پسر کوچکم مدیریت آلاکس را در دست دارد که چند سال پیش به عنوان جوان‏ ترین مدیر استان آذربایجان شرقی مورد تقدیر قرار گرفت. و پسر دومم، مدیریت دفتر مرکزی و انبار ما در تهران را در اختیار دارد. به‏ هرحال پسران من مزد زحمات خود را گرفته‏ اند، درست است که من نیز هر چه از دستم برآمده برایشان انجام داده‏ ام، ولی آنها شایستگی رشد و پیشرفت را داشته ‏اند و من از هر سه آنها راضی هستم.

 

با توجه به اینکه خود شما از سطوح پایین شروع به کار کردید و با تلاش و سختکوشی خود به جایگاه امروزین خود رسیده ‏اید، آیا فکر می ‏کنید که جوان‏ های امروز نیز می ‏توانند از نقطه صفر شروع کنند و به چنین موفقیت‏ های چشمگیری برسند؟
بله می ‏توانند. اما باید بدانند که برای موفقیت در هرکاری باید علاقه و پشت کار داشته باشند؛ و پس از آن اهل خطر کردن باشند. در این میان، انگیزه نقش بسیار مهمی ایفا می‏ کند. خود من از صفر ولی با توکل به خداوند شروع کردم و چیزی که بیشتر از همه به من انگیزه می‏ داد خانواده‏ ام بود؛ و دوم اینکه مشتاق بودم برای کشورم مفید واقع شوم. تا جایی که من هرگز سایر تولید کنندگان داخلی را رقبای خودم نمی ‏دانم و همیشه به چشم یک همکار به آنها نگریسته ‏ام. رقیبان من شرکت ‏های ترک و چینی هستند. به نظر من اگر جوانان ما هم این گونه فکر کنند حتما می ‏توانند موفق شوند.

نشریه پنجره ایرانیان ــ سال نهم ــ شماره 103 ــ اردیبهشت 95


ثبت نظر

ارسال