یادداشت مدیرمسئول پنجره ایرانیان به مناسبت آغاز چهاردهمین سال فعالیت نشریه؛
آبان، ماه آبی زلال اولین بارانها، آن هنگام که رعدناک است شب، با تکه ابری که میتازد از آسمان هفتم، آنجا که مهربانیِ مهر پایان میگیرد و پیش از شرارههای گلگون آذر، ستارهای دنبالهدار چشمک میزند. شهابی سرخفام که سینه آسمان را میشکافد تا شوری در سینه عاشقانش بیفکند و ما، خیل مشتاقان بیقرار، چشم بر آسمان دوخته تا محبوب چهاردهساله بهسلامت بگذرد از طعنه فصلها و فاصلهها و شرنگ یاس را به میِ گلرنگ امید مبدل کند.
پنجره، یک پنجره برای فریاد یک پنجره برای فردا، یک پنجره برای تمامیِ باهم بودنها. پنجرهای که وا میشود، بسته میشود و... وابسته میشود. وابسته دیداری کوتاه و دردِ دلی گاهوبیگاه، وابسته نگاه از پس دلواپسیها. پنجرهای که از گذر سالها و فصلها با کوله باری از تجربه و خاطره، ماهبهماه میهمان چشمِ دل و جانِ شیفته ماست.
ایرانیان، باشکوه چون دماوند، پرغرور چون دنا،
سرفراز همیشه و همهجا ایرانِ ما،
رج زده بر تاروپود ما نقش تو،
مشقِ عشقِ ما سرودی است برای تو.
ای ایران ای سرزمین بی تکرار،
آسمانت آبی و روشن، برق چشم نجیب تهمینه،
کوههایت صلابت رستم،
رودهایت اصالت سهراب،
دشتهایت فراخ و آبادان چون ستبرِ سینه جمشید،
مرزهایت نشان دارند از نهیبِ آرش کمانانداز،
دوستت دارم ای بلند آواز،
ای کهن سرزمین پارس.
برای دیدن فایل کامل پی دی اف کلیک کنید
نشریه پنجره ایرانیان-سال چهاردهم-شماره 157/آبان 99