پرسشی که شاید ذهن بسیاری از مصرف کنندگان را درگیر کرده، اما در عین حال پاسخ به این سوال به دلمشغولی برخی از فعالان صنعت پنجره سازی تبدیل شده است؛ به گونه ای که این سوال امروز به یکی از مسائل چالشزا در صنعت بدل شده و هر دو طرف تلاش دارند با ارائه مستندات و دلایلی ثابت کنند محصول تولیدی آنها بهتر است. اما این سوال چگونه به یکی از مسائل مناقشه آمیز صنعت پنجره سازی تبدیل شد؟
برای مشاهده فایل پی دی اف کلیک کنید.
برای پاسخ به این سوال قدری به عقب بازگردیم؛ به چندین دهه قبل که آلومینیوم به تدریج در حال باز کردن جای خود در صنعت ساختمان و به ویژه در حوزه در و پنجره سازی بود. آلومینیوم به تدریج بخش عمده بازار را از آهن و سایر مصالح موجود گرفت و از آن خود کرد و در دهه 1360 و 1370 تقریبا به یکی از پرطرفدارترین مواد اولیه مورد استفاده در این بخش تبدیل شد. اما با آغاز دهه 1380 اتفاق دیگری رقم خورد و محصول جدیدی که دستاورد تکنولوژی و دغدغه های روز بود وارد بازار شد. یو.پی.وی.سی ویژگی های خاصی داشت که سبب شد خیلی زود جای خود را در دل سازندگان ساختمان باز کند؛ پنجره های یو.پی.وی.سی دو جداره و عایق حرارتی و صوتی بودند. از سوی دیگر سیاست های کلان دولتی برای جلوگیری از اتلاف انرژی، تکیه گاه و پشتوانه دیگری برای یو.پی.وی.سی شد تا در صدر توجهات قرار گیرد و از رونق پیش آمده در بخش صنعت ساختمان نهایت استفاده را ببرد و مراحل رشد و ترقی را به سرعت پشت سر گذارد و به رقیب بسیار جدی آلومینیوم تبدیل گردد و در مقاطعی نیز از حریف پرسابقه خود پیشی گیرد.
در ابتدای کار روشن بود که آلومینیوم نسبت به یو.پی.وی.سی ضعف هایی دارد. پنجره آلومینیومی دو جداره نبود و خود نیز فلزی بود رسانا که در امر عایقبندی حرارتی و صوتی کارایی چندانی نداشت. در مقطعی که شاید عدهای چیرگی کامل یو.پی.وی.سی را در بازار شیرین در و پنجره پیش بینی می کردند، محصولی جدید از صنعت آلومینیوم ظهور کرد که بسیاری از محاسبات را بر هم زد: آلومینیوم ترمال بریک، که هم دوجداره بود و هم عایق. به عبارت دیگر دو ویژگی برتر یو.پی.وی.سی از میان رفته بود. از این به بعد هر دو محصول از مشخصات فنی روز دنیا برخوردار بودند، و از این جهت هیچکدام بر دیگری برتری نداشتند و حتی ماشینآلاتی وارد بازار شدند که از توان مونتاژ هر دو محصول برخوردار بودند.
اما دوران رونق بازار و حباب مسکن چندان نپایید و سراشیبی رکود که چشم انتظار این صنعت بود، بازار را درنوردید. در چنین شرایطی، طبیعتا رقابت این دو نیز بالا گرفت و در مواردی این رقابت به تخریب طرف مقابل منتهی شد. گروههای پر طرفدار تلگرامی که امروزه به محافلی گرم برای تبادل نظر و اطلاعات و بحث و مباحثه فعالان این صنعت تبدیل شدهاند، بهخوبی گواهی بر این بحث های غالبا غیرسازنده هستند؛ بحث های آزاردهندهای که موضوع آن برای بسیاری از ما آشناست: یو.پی.وی.سی بهتر است یا آلومینیوم.
به نظرمی رسد با تشدید رکود، رقابت نیز در بازار تشدید شده و مسلما ساده انگارانه ترین راه برای بقا، در چنین فضایی حذف رقیب است. در چنین حال و هوایی است که برای برخی پاسخ به سوال مذکور، بیش از گذشته اهمیت پیدا کرده و در واقع این تصور رواج یافته که اگر هر کدام از این دو صنف بتوانند ثابت کنند محصول آنها بهتر است شاید بتوانند رقیب را از میدان به در کنند و سهم بازار خویش را افزایش دهند. رشد و گسترش این رویکرد تا حدی سبب تشدید خصومتها و حتی رقابتهای مخرب در صنعت شده است.
البته نگاه دیگری نیز در این میان وجود دارد که نهتنها در پی پاسخ به این سوال نیست، بلکه آن را از اصل نادرست می داند. از این منظر، تلاش برای اثبات اینکه آلومینیوم بهتر است یا یو.پی.وی.سی به بیراهه رفتن و آب در هاون کوبیدن است. حذف یک محصول از بازار پس از آنکه محصول مورد نظر مورد استقبال عموم قرار گرفت و تثبیت شد و نیازهای روز عموم را برآورده کرد، امری نزدیک به محال است و به نظر می رسد آلومینیوم و یو.پی.وی.سی، هر دو در چنین جایگاهی قرار گرفته اند. در واقع عده نخست باید پاسخ دهند که بر فرض هم که توانستند دلایل محکمی در خصوص برتری محصول خود به دیگری ارائه دهند، آیا محصول رقیب از بازار حذف خواهد شد.
ممکن است در اینجا پرسشی مطرح شود که مگر این دو محصول رقیب نبوده و سهم بازار یکدیگر را محدود نمیکنند؟ پس به جز حذف رقیب چه راه دیگری برای بقا وجود دارد؟
اگر تاکنون شاهد این بحث و جدل ها بوده اید، حتما متوجه شده اید که در چنین مکالمه هایی هر کدام از طرفین در لابلای تخریب محصول رقیب، به امتیازات و ویژگی های خود نیز اشاره می کنند. از این نکته می توان استنباط کرد که هر کدام از این دو محصول مزایا و ویژگی های خاصی دارند و شاید همین امتیازات سبب شده که هرکدام برای شرایط خاص و پروژههایی متفاوت مناسب باشند. شاید همین ویژگی ها و قابلیت های خاصِ هر کدام از این دو محصول باعث شده است که این دو طرفداران و علاقمندان خاص خود را در بازار داشته باشند.
البته بسیاری از کارشناسان و اهالی فن نیز بر این عقیده اند و با اتکا بر شواهد موجود و تجارب خود بر این نظر صحه می گذارند که آلومینیوم و یو.پی.وی.سی هر کدام از قابلیت های خاصی برخوردارند؛ بهگونهای که اگر شرایط مطلوبی در بازار حاکم شود، هر کدام از این دو قادرند بخش هایی از بازار را پوشش دهند و بدون حذف دیگری به بقای خود ادامه دهند. ضمن اینکه روشن است که هر دوی این محصولات ریشه عمیقی در جامعه دوانده اند و امکان کنار زدن هیچکدام وجود ندارد.
همانطور که پیشتر اشاره شد یکی از دلایل بالا گرفتن این بحث ها و بعضا تخریب ها، رکود حاکم بر بازار است. به هرحال فضای حاکم بر این صنعت و کل جامعه، فعالیت های اقتصادی و تولیدی را در حال حاضر با دشواری هایی روبهرو ساخته است. شاید پس از ترکیدن حباب مسکن و سپری شدن رونق کاذب که سبب متورم شدن بخش های تولیدی شده بود، نوبت آن فرا رسیده است که برخی از این صنعت جدا شوند و به عبارتی غربالگری صورت گیرد. حال در این فضا آیا آلومینیوم باید حذف شود یا یو.پی.وی.سی؟
هیچکدام. شواهد نشان می دهد که تولیدکنندگان این دو محصول که در برخی موارد مشترک هم هستند، در همین بازار راکد هم به خوبی می توانند در کنار هم ادامه حیات دهند و حتی به رشد و پیشرفت یکدیگر کمک کنند. در عوض، آنچه که امروز مایه آشفتگی بازار است، محکوم به فنا و نابودی خواهد بود. به عبارت دیگر آلومینیوم و یو.پی.وی.سی امروز یک دشمن مشترک دارند که هر دو باید در کنار هم با آن مقابله کنند. آنچه امروز بزرگترین آفت صنعت پنجره سازی است، یعنی جنس بی کیفیت باید حذف شود. تولیدکنندگان بی شناسنامه ای که بدون قبول کمترین مسئولیتی تنها به کسب سود آنی و حداقلی خود می اندیشند، باید از میان بروند. تولیداتی که اطمینان و اعتماد مصرف کنندگان را به کلیت این صنعت سلب می کنند، باید از بازار محو شوند.
شاید بهتر باشد فعالانی که امروز با جدل و بحث های مخرب بر سر مساله ای که به واقع مساله نیست، نیرو و انرژی خود را هدر می دهند و بر کوس خصومت می کوبند، زاویه دید خود را تغییر دهند. اساسا صورت مساله باید عوض شود. در واقع صورت مساله اصلی این است: محصول باکیفیت یا بی کیفیت؟
تمامی دوستانی فعال در بخش آلومینیوم یا یو.پی.وی.سی که در حرفه خود سرمایه گذاری ها کرده و به مدد کسب وجهه و اعتبار مشغول فعالیت و جلب مشتری هستند؛ افرادی که از یک سو با اشتغال زایی و تولید محصولات باکیفیت و استاندارد به بالندگی صنعت کشور مدد می رسانند و از سوی دیگر با جلب رضایت مصرف کنندگان از طریق ارائه در و پنجره های مرغوب، سطح زندگی و رفاه هموطنانمان را ارتقا می دهند، از سودجویی تازه از راه رسیدگان منفعت طلب که اعتبار این صنعت را زیر سوال می برند، ناراضی بوده و متضرر هستند.
باید پذیرفت که همه این دوستان در یک جبهه قرار دارند و یک دشمن مشترک دارند. بدون تردید برای غلبه بر مشکلات و نابسامانی های موجود باید ابتدا بر این مشکل فائق آمد. بنابراین، به نظر میرسد در این برهه از زمان تمام نیرو و انرژی دلسوزان و فعالان بخش یو.پی.وی.سی و آلومینیوم و کسانی که به بقا و رونق کلیت صنعت میاندیشند، باید بر این مساله متمرکز باشد و همه در یک جبهه متحد به دنبال یافتن پاسخ این سوال باشند که: چرا پنجره غیراستاندارد؟
نشریه پنجره ایرانیان ــ سال نهم ــ شماره 99 ــ دی 94
خیلی کلی نگرانه بود ، مفید نبود