مهندس صفایی در همایش تخصصی فعالان در و پنجره یوپیویسی ایران
مهندس محسن صفایی، مدیرعامل گروه صنعتی همارشتن را همه فعالان صنعت در و پنجره ایران میشناسند، در همایش تخصصی فعالان و تولیدکنندگان در و پنجره یوپیویسی ایران از این چهره خوشنام و فعال اقتصادی دعوت شده بود تا به عنوان سخنران میهمان از آینده پیش روی صنعت در و پنجره یوپیویسی ایران سخن بگوید و در نهایت مهندس صفایی خطاب به حاضران در سالن کنفرانس شماره یک نمایشگاه بینالمللی تهران اظهار کرد: در سالهای گذشته بودند همکارانی در همین صنف که موفقیت به هر طریق را ملاک کار خود قرار دادند و با ترفندهای مختلف نظیر سبکسازی، کمفروشی، دامپینگ و زیرفروشی به کسب و کار مشغول بودند و دیدیم که بیشترین ضررکنندگان مادی و عاطفی همانها بودند. مدیرعامل گروه صنعتی همارشتن به اعضای خانواده صنعت تولید در و پنجره ایران توصیه کرد که چه بهتر در این عرصه که درهای کشور به سمت آزادسازی و حضور سرمایههای خارجی باز میشود و به زودی شاهد دوستان و رقبای بزرگتری خواهیم بود، خودمان را جهت این میهمانی آماده نماییم و فقط با دو اصل بهبود کیفیت و اصلاح قیمت میتوان همچنان بازیگر نقش اول باقی ماند. آنچه میخوانید متن صحبتهای سخنران میهمان همایش تخصصی انجمن کارفرمایی در و پنجره ایران در دومین روز چهاردهمین نمایشگاه بینالمللی صنعت ساختمان ایران است. بخوانید و البته نظرات خود را با پنجره ایرانیان در میان بگذارید:
صنعت ایران گرفتار کوه مشکلات
با تمام وجودی که تلاش دارم با طرح موضوعات درگیر صنعت در و پنجره یوپیویسی تلخکامی برای شما عزیزان به وجود نیاورم، اما نه بنده و نه شما حضاران در این نشست نمیتوانیم چشم بر اقعیتها ببندیم چرا که بر اساس جداول رتبهبندی جهانی و حضور ایران در پایینترین سطوح از جمله موقعیت وخیم ایران در شاخص بهبود کسب و کار که باعث آزردگی خاطر ما صنعتگران است، مسئولیت هر ایرانی وطندوستی را پررنگتر میکند تا تلاش کنیم نام ایران عزیز را در بالاترین ردههای جهانی ببینیم. اما معتقدم که به نظر میرسد کشور از یک طرح جامع برای برون رفت از وضعیت کنونی برخوردار نیست و سالهاست که متولیان در هر دورهای وقت و انرژی زیادی را بر روی لوایح متعدد جهت خروج از مشکلات صرف کردهاند که آخرین آنها لایحه حمایت از صنعت بود که با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید در حدود 8 ماه بر روی آن کار شد و پس از نظرخواهی از فعالان اقتصادی، کارگروهی از بخشهای اقتصادی و صنعت کشور در اتاق بازرگانی، صنایع و معادن و کشاورزی ایران اقدام به اصلاح و تعدیل و بازنگری مفاد آن کردند و پیشنهادها و اصلاحات مورد نظر را به آن افزودند و بنده به واسطه عضویت در این کارگروه شاهد 4 ماه تلاش شبانهروزی برای تدوین این طرح و ارائه آن به وزارتخانه صنعت، معدن و تجارت بودهام.
اما سرنوشت این طرح چی شد؟ این لایحه الان کجا در حال خاک خوردن است؟ البته به نظر میرسد طرح کلان اقتصادی دولت که استراتژی اقتصادی کشور محسوب میشود، تحت عنوان بسته پیشنهادی دولت برای خروج غیر تورمی از رکود که مطرح شده، باعث شده تا فعلا لایحه حمایت از صنعت مجددا بایگانی شده تا در فرصت مناسبی به روی میز تصمیمگیرندگان قرار گیرد. سوال اینجاست که مگر اخیرا وزیر محترم صنعت، معدن و تجارت نفرمودند 50 درصد کارخانجات صنعتی ایران تعطیل هستند؟ آیا هنوز هم وقت کافی داریم که منتظر استراتژیهای بلندمدت باشیم یا بایستی با تصمیمات میانمدت و کوتاهمدت و گاه فوری از تعطیلی 50 درصد باقیمانده جلوگیری کنیم؟ مگر همه دنیا با بحرانهای اقتصادی داخلی خود در دهه گذشته چگونه برخورد کردند که ما نتوانستهایم؟ آیا در کشور همسایه ایران یعنی ترکیه، به جزء با فریز کردن واقعی مطالبات معوق بانکها از صنایع، با اقدام دیگری توانستند صنعت خود را نجات دهند؟ آمریکای جهانخوار چکار کرد؟ مگر غیر از اجرای همین شیوه و و تزریق سرمایه بیشتر به صنعت، کار اضافه دیگری برای بقای صنعت خود انجام داد؟
اما بشنوید از مدل ایرانی و نحوه برخورد با صنعت در شرایط بحران! ابتدا ماده 28 قانون بودجه سال 1391 اعمال شد به این معنا که با پرداخت 10 درصد از کل بدهی و 5 ماه استمهال یا تنفس با احتساب نرخ بهره و تقسیط الباقی بدهی صنایع در 5 سال تصمیم گرفتند که به صنایع گرفتار کمک کنند. سال بعد با ابلاغ و اجرای ماده 29 قانون بودجه سال 1392 که البته برای بانکها بسیار پربارتر بود، از همان فرمول سال قبل و تقسیط بدهیها به مدت 10 سال و تبدیل آن به قرارداد جدید و تغییر نرخ بهره بانکی از نرخ سود تک رقمی به نرخ 21، 24 و نهایتا 28 درصد، بقیه عمر تولیدکنندگان را به استثمار کشیدن که تا ابد باید برای بانکها با نرخ سود بانکی بالا کار کنند.
سوال اینجاست که از 48 هزار میلیارد تومان مطالبات معوق بانکها در سال 88 و 80 هزار میلیارد تومان در سال 91 و رسیدن این رقم به 100 هزار میلیارد تومان در سال 93، سهم صنایع و متوسط از کل مطالبات معوق چند درصد است که بیشتری آسیب را از دوران رکود دیدهاند و از این 100 هزار میلیارد تومان مطالبات معوق چند درصد مربوط به صنایع خودروسازی و سایر صنایع بالادستی نظیر نفت، پتروشیمی و فولاد میشود؟
یکی دیگر از دغدغههای صنعتگران و تولیدکنندگان ایرانی، سهم بالایی کارفرمایان در پرداخت حق بیمه به سازمان تامین اجتماعی است که با نرخ سایر کشورهای توسعه یافته برابری نمیکند. سوال این است که آیا خدمات سازمان تامین اجتماعی و کیفیت خدمات آن به دیگر کشورها برابری میکند؟ اصلا چرا اجازه فعالیت بنگاههای اقتصادی خصوصی برای رقابت با سازمان تامین اجتماعی داده نمیشود تا کیفیت خدمات بهتر شود و تا کی باید شاهد تکتازی تامین اجتماعی در کشور باشیم که در برخورد با کارفرمایان و صنعتگران نقش سه قوا را بر عهده دارد و خودش مقررات میگذارد، خودش دستور اجرا میدهد و خودش برخورد میکند؟ آیا رویکرد سازمان تامین اجتماعی در برخورد با صنعتگران و تولیدکنندگان و عدم رقابت در این زمینه به رفاه کارگران و صنعت کمک میکند؟
مگر کسی در زمان طرح موضوع و ایده ترقیخواهانه هدفمندسازی یارانههای انرژی مخالفتی داشت، مگر برخی صاحبنظران که مشروط به تامین زیرساختهای لازم، با اجرای قانون یادشده موافق بودند و آن را تایید میکردند؟ اما چه شد که پس از 3 سال نه تنها سهم یارانه صنعت پرداخت نشد، بلکه پرداخت یارانه نقدی مستقیم به افراد هم با مشکل مواجه شده است؟ در قانون پیشبینی شده بود که منابع ناشی از صرفهجویی در مصرف انرژی، صرف حمایت از تولید شود، ولیکن در این وادی صنعت به حال خود رها شد. آیا ایده اولیه مسکن مهر جزء طرح رویایی برای خانهدار کردن یکایک آحاد کشور، چیز دیگری بود؟ پس چگونه ما نتوانستیم با اجرای این طرح و تولید مسکن انبوه، افزایش بازدهی را شاهد باشیم و با تصیمات شتابزده و غلط بستری را فراهم کردیم که به جای رشد و ارتقای کیفیت صنعت داخلی، شاهد رشد قارچگونه رفتارهای ضد صنعت باشیم؟ اصلا چرا در همه تصمیمات کلان اقتصادی، این صنعت است که باید قربانی بدهد؟ تامل کنید در افزایش قیمت حاملهای انرژی، افزایش بهای کلیه خدمات دولتی، افزایش قیمت حمل و نقل و ترابری، افزایش مالیات بر ارزش افزوده و دیگر افزایش قیمتها و ... بنگرید که صنعت کشور چه وضعیتی پیدا کرده و آیا تحمل این همه بار بر دوش نحیف باقیمانده صنعت کشور عملی است؟
صنعت پروفیل یوپیویسی گرفتار تصمیمهای شتابزده
در همین صنعت تولید پروفیل یوپیویسی و در و پنجره از ابتدای سال با تصمیمات ابنالوقت و بدون مطالعه شاهد افزایشهای چشمگیر قیمت مواد اولیه داخلی و خارجی شدیم که در یک مصوبه نگرانکننده از ماه قبل، خریداران مواد اولیه پتروشیمی از بورس بایستی با محاسبه نرخ ارز آزاد، کالای مورد نیازشان را خریداری کنند که بنده نظرات و نگرانیها خودم را نسبت به این مصوبه قبلا اطلاعرسانی کردهام و الان وقت شما را نمیگیرم.
به جزء، موضوع اصلی غیرقانونی بودن فروش مواد اولیه پتروشیمی با نرخ ارز آزاد که نرخی شناوری است و نمیتوان برای پروژههای بلندمدت روی آن حساب باز کرد، موضوع مدیریت گریدهای مواد پتروشیمی و عرضه دائمی محصولات که اتفاقا با مشاهده چگونگی عرضه در روزهای گذشته و شکلیگیری تقاضای بیشتر از عرضه و افزایش قیمتها، نشان داد که نگرانی دو ماه پیش بنده درست بوده و این سیاست ناشی از عدم مدیریت صحیح و عرضه گریدهاست که به اعتقاد بنده عمدی و نه سهوی است که منجر به تقاضای بیش از عرضه شده و هنوز با سپری نشدن بیش از یک ماه از وضعیت عادی به وضعیت نامناسب و نتیجتا افزایش مجدد قیمتها انجامید.
با افزایش قیمت مواد اولیه پتروشیمی در این صنعت که تولیدکنندگان هنوز درگیر وفق دادن خودشان با شرایط جدید بودند، ضربه بعدی (که این کممهریها از یک دولت تولیدمحور بعید به نظر می رسید) هم با یک تصمیمگیری غلط دیگر تحت عنوان کاهش تعرفه واردات به گیجگاه این صنعت وارد شد، به هر حال امیدواریم با پایمردی و همتی که در تولیدکننده ایرانی سراغ دارم بازهم پای ممکلت خود بایستیم و به امید خدا از پس این مشکلات هم به نحو احسن و با سربلندی بیرون بیائیم.
در دام حادثات زکس یاوری مجوی
بگشای گره به همت مشکلگشای خویش
سعی طبیب موجب درمان درد نیست
از خود طلب دوای مبتلای خویش
بر زعم خویش تکیه کن ار سالک رهی
واماند آنکه تکیه کند بر عصای خویش
به هر حال عشق به تولید و بالاتر از آن عشق به وطن است که باعث میشود ما صنعتگران در حال حاضر فقط به امید روشن نگهداشتن چراغی که بتواند مسیر سفره کارگران را نشان دهد، بتوانیم روزی رازق را به دست صاحباش که تعیین فرموده برسانیم و وظیفه دیگری نداریم.
بد نیست که در آخر هم خودم و هم شما همکاران عزیر را به تقوای الهی و رعایت اخلاق حرفهای دعوت کنم. دوستان! تمام تلاشها گذراست و فقط از ما نامی به جای خواهند ماند و چه بهتر که نام نیک بماند. در سالهای گذشته بودند همکارانی در همین صنف که موفقیت به هر طریق را ملاک کار خود قرار دادند و با ترفندهای مختلف نظیر سبکسازی، کمفروشی، دامپینگ و زیرفروشی به کسب و کار مشغول بودند و دیدیم که بیشترین ضررکنندگان مادی و عاطفی همانها بودند و چه بهتر در این عرصه که درهای کشور به سمت آزادسازی و حضور سرمایههای خارجی باز میشود و به زودی شاهد دوستان و رقبای بزرگتری خواهیم بود، خودمان را جهت این میهمانی آماده نماییم که فقط با دو اصل بهبود کیفیت و اصلاح قیمت میتوان همچنان بازیگر نقش اول باقی ماند و با رعایت اصول اخلاقی در کسب و کار معتقد باشیم در بسیاری از رفتارهای ما صرفا درون بنگاهی نیست و هر کدام از ما میتوانیم از هم تاثیرپذیر و یا در هم تاثیرگذار باشیم. پس با همدلی و رعایت سلامت اقتصادی از سهمی که رازق منان در این خوان گسترده برای بندگاناش تعیین فرموده، همواره شاکر باشیم.