زمانی که این سطور را می خوانید مطمئنا رئیس جمهور این دوره تعیین شده است؛ اما صرفنظر از اینکه سکان دولت دوازدهم را چه کسی به دست خواهد گرفت، و سیاست ها و وعده های کدامیک از نامزدان مورد تایید مردم واقع خواهد شد، این جایگاه و سرنوشت صنعت ساختمان بود که در بحبوحه کارزار انتخاباتی نگرانی های بسیاری را برانگیخت.
بدون تردید به واسطه اهمیت مقوله مسکن و درگیر بودن بخش عظیمی از مردم با این حوزه، نامزدان ریاست جمهوری در سخنرانی ها، تبلیغات و حتی مناظره های خود بخش قابل توجهی را به این مقوله اختصاص داده بودند؛ و البته رکود بی سابقه ای که در این صنعت مستولی شده نیز بهترین فرصت برای رقیبان انتخاباتی بود تا با وعده های خود دل مردم و البته و رای آنها را به دست آورند.
برای مشاهده فایل پی دی اف کلیک کنید.
اما در میان این حجم از نطق های انتخاباتی و حملات سهمگین به مدیریت فعلی و نطق های انتخاباتی چیزی که کمتر مشاهده شد یا اصولا به چشم نیامد، برنامه های عملیاتی برای برون رفت از این رکود کمرشکن بود. نکته نگران کننده اینکه برخی از کاندیداها بدون گرفتن درس عبرت از گذشته های نه چندان دور، برای جلب توجه مردم، به همان سیاست های شکست خورده و ناکارآمد توسل جسته و بر همان طبلی می کوبیدند که هنوز از صدای آن گوش اقتصاد ایران پردرد است.
یکی از این طرح های عوامفریبانه که برخی از نامزدان همچنان بر ادامه و توسعه آن تاکید داشتند، طرح مسکن مهر بود. به نظر می رسد با روشنگری هایی که در چهار سال گذشته صورت گرفته است و همچنین تبعات این طرح که بر همگان عیان شده است، شاید کمتر کارشناس منصفی وجود داشته باشد که بر مفید بودن این طرح پروژه بی دروپیکر باور داشته باشد.
طرح مسکن مهر در ابتدای راه خود، قرار بود مشکل مسکن را در کشور ریشه کن کرده و تحولی شگرف در این زمینه ایجاد کرده و سالیانه یک میلیون واحد مسکونی را وارد بازار مصرف کشورمان کند. اما شگفتی ناظران زمانی دوچندان شد که در ادامه این پروژه عظیم مشخص شد دست اندرکاران وقت منابع مالی آن را به درستی پیشبینی نکرده و پس از مدت کوتاهی دولت مجبور به استقراض از بانک مرکزی و در نهایت چاپ اسکناس شد، که البته نتیجه این سیاست برای اهل فن چندان غریب نبود و بسیاری همان زمان نسبت به عواقب جبران ناپذیر این سیاست هشدار دادند؛ اما عدم توجه به نظرات دلسوزانه کارشناسان سبب شد قطار این طرح به سرعت حرکت خود را ادامه دهد و در مدت کوتاهی به یکی از دلایل اصلی تورم چهل درصدی آن روزگار تبدیل شود.
البته عدم پیش بینی کارشناسی برای منابع مالی این طرح تنها یکی از معایب آن بود و از جهات مختلف می توان نقدهای بسیاری را بر آن وارد کرد؛ همانگونه که در این سال ها کارشناسان این حوزه بدان اشاره داشته اند. برای مثال جایابی نامناسب یا بی توجهی به زیرساخت های لازم برای زندگی مانند منابع آبی لازم، یا مکان های آموزشی، درمانی و حتی کلانتری، تنها گوشه ای از معایب بی شمار این طرح بود که در نهایت به بدون مشتری ماندن بسیاری از واحدهای ساخته شده انجامید.
مسلما، فعالان صنعت در و پنجره نیز دل خوشی از این طرح ندارند. طرحی که باعث هجوم بسیار از افراد نابلد و بعضا سودجو به این صنف شد و نتیجه ای جز افت کیفیت و قیمت و در نهایت تخریب بازار این صنف به دنبال نداشت.
اما نکته ای که تحلیل آن بسیار دشوار می نماید آن است که با وجود تمامی این ضربات مهلکی که مسکن مهر در سطوح مختلف بر اقتصاد کشورمان وارد ساخت و نه تنها گرهی از مشکلات صنعت ساختمان نگشود بلکه بر انبوه گره های آن افزود، چرا برخی از نامزدان دولت دوازدهم هنوز بر ادامه و توسعه این طرح اصرار داشتند.
به عبارت دیگر در تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری امسال هیچ راهکاری برای برون رفت از وضعیت موجود مطرح نشد و تکرار طرح های شکست خورده قبلی اوج برنامه های کاندیداهای محترم بود. در این میان، هیچکدام از این عزیزان حتی خرده راهکاری برای معضل بزرگ خالی ماندن بیش از دو میلیلون خانه و حبس 250 میلیارد دلاری سرمایه کشور، یا طلب 44 هزار میلیاردی بانک مرکزی از بانک مسکن به خاطر طرح مسکن مهر، اشاره ای نکرد.
به عبارت دیگر، مشکلات انبوهی از مردم کشورمان در تهیه مسکن از یک سو و رکود سنگین حاکم بر این بخش و زیان مالی فراوانی که گریبان فعالان بیشمار این صنعت را گرفته و راه تنفس ایشان را بند آورده است، در گیرودار جنجال ها، وعده ها و زدوخوردهای انتخاباتی ازدیده ها و یا از برنامه ها پنهان ماند.
به هرحال، امیدواریم هرکدام از این نامزدان محترم که بر منصب ریاست جمهوری میهن عزیزمان تکیه می زنند، از نزدیک با وقعیت های این صنعت و حقیقت مشکلات هموطنانمان آشنا شوند و فارغ از از هرگونه عوام گرایی و دلجویی، بتوانند نسخه هایی عملیاتی برای دردهای موجود بپیچند.
نشریه پنجره ایرانیان-سال دهم-شماره 116-خرداد 96