مهندس امیرحسین سالار
معماری سنتی سمنان در هماهنگی کامل با شرایط اقلیمی این شهر شکل گرفته است، اما بیتوجهی به معماری بومی سمنان و رواج معماریهای جدید که در تناقض آشکار با ویژگیهای اقلیمیاین شهر تاریخی و کویری است.توجه داشته باشیم که یکی از پایههای شکلگیری معماری سنتی در شهر سمنان، اقلیم است، به واقع معماری شهر سمنان که هویت و ساختار خود را یافته اما متاسفانه در جریان معماری به اصطلاح مدرن، گوهر ناب معماری ایرانی را که در قرنها ممارست به ایدهآلهای زمان و مکان دست یافته بود، پس زدیم و خودباخته معماری بدون محتوا شدهایم.
حال پس از تاراج معماری، در این اندیشهایم تا با عناوینی چون معماری پایدار، بهینهسازی و. . . که خود نیز تقلیدی بیش از دیگران نیست، هویت از دست رفته را به بناها و شهرهایمان بازگردانیم. اما شایسته است پیش از ایجاد یا ارائه راه حلهای مکانیکی ابتدا باید راه حلهای سنتی در معماری محلی را ارزیابی کرد، آنگاه این روشها را پذیرفت یا برای تطبیق با ملزمات مدرن و پیشرفته آنها را اصلاح کرد. این فرایند باید بر پیشرفتهای جدید در علوم انسانی و فیزیک و نیز علومی چون فنآوری مصالح، آیرودینامیک، هواشناسی و فیزیولوژی مبتنی باشد.
واقعیت این است که انسان همواره در طول تاریخ کوشیده است برای ایجاد سرپناهی امن، معماری را با محیط پیرامون خود هماهنگ کند تا بتواند شرایط مناسبی برای ادامه حیات خویش ایجاد کند و در حقیقت شرایط جغرافیایی، اقلیمی نیز در شکلگیری این فضای زیست، دخالت مستقیمی دارد. بهکارگیری مصالح بومی سبب کاهش مصرف انرژی، پایداری محیط زیست و افزایش دوام بناها میشود. اما در شهر سمنان به علت دارا بودن، اقلیم گرم و خشک، معماری هماهنگ با اقلیم بوجود آمده در چنین فضاهای ساخته شدهای، بهکارگیری مصالح بومی که کمترین تأثیر نامطلوب بر محیط را دارند، همچنین کاهش میزان انرژی مصرفی با استفاده از مصالح محلی، سبب پایداری محیط زیست و افزایش دوام بناها میشده است.
چگونگی برخورد با طبیعت و معماری، واکنشی است که هر انسانی در نقاط مختلف کره زمین داشته و خواهد داشت و معماری با ارزش باقیمانده از دوران گذشته نشاندهنده فائق آمدن او بهصورت کامل یا ناقص بر عواملی چون مسائل اقلیمی، آب و هوا و … است و از همین منظر است که ما شاهد معماریهای بومی گوناگونی در مناطق مختلف کشور، همخوان با اقلیم و فرهنگ هر بخش هستیم که ویژگیهای خاص منطقه خود را نشان میدهند. برای درک این ویژگیها باید در جستجوی پاسخ سوالاتی از این دست باشیم که خصوصیات اقلیمی منطقه سمنان چه تأثیری بر معماری آن گذاشته و نحوه بهکارگیری مصالح بومی و انرژیهای قابل تجدید در معماری با توجه به شرایط اقلیمی به چه صورت است؟ همچنین آیا در ساخت و سازها، حفظ محیط زیست و صرفهجویی در مصرف انرژی مورد توجه قرار میگیرد؟
در بررسی و مطالعه معماری اقلیم سمنان باید معماری مسکن این شهر که در فلات مرکزی ایران قرار دارد و دارای معماری درونگرای هماهنگ با این نوع اقلیم است، توجه کرد.ویژگیهای اقلیمی این منطقه خشکی، کم آبی، گرمای شدید در تابستان وزش باد در جهات مختلف همچنین سرمای شدید در زمستان است.
ویژگیهای معماری بومی و سنتی سمنان
شاخص اصلی معماری بومی سمنان، درونگرایی آن است. این نوع معماری دارای حیاط مرکزی بوده و اتاقها اغلب در چهار سمت آن واقع شده است و برای تهویه فضای داخلی، در گوشهای از بنا، بادگیر ساخته میشود و فرم حیاطها اغلب بهصورت گودال باغچه و در برخی موارد مسطح است. در اقلیم گرم و خشکی چون سمنان که دارای گرمای زیاد در تابستان و سرمای شدید در زمستان است، هماهنگی با طبیعت و شرایط محیطی، ضرورت بیشتری مییابد، بهعنوان نمونه در این اقلیم، باید فرم پلان فشرده باشد تا سطوح کمتری در مقابل نور خورشید قرار گیرند. چون بهعلت تابش شدید نور خورشید در تابستان و سرمای زیاد زمستان، جهت قرارگیری ساختمان، در سمت جنوب تا جنوب شرقی است تا بیشترین میزان انرژی را در فصل زمستان دریافت کند.
همچنین بهمنظور استفاده از بادهای مناسب، معماران در گذشته از بادگیر استفاده میکردند تا بدین شیوه، جریان هوای مطبوع را به داخل اتاقها انتقال دهند و هوای گرم و آلوده به بیرون فرستاده شود. در واقع بادگیر کار مکش را انجام میداده است. ضمن اینکه اجرای بادگیر در شهرهای مختلف منطقه گرم و خشک با توجه به اوضاع جوی منطقه و جهت وزش باد متفاوت بوده بهعنوان مثال در یزد به علت وزش باد در جهات مختلف، بادگیری چهار طرفه ساخته میشود و اغلب دارای ارتفاع زیادی است. معماری مسکن در سمنان به شکلی بوده تا از انرژی قابل تجدید چون جریان هوا و نور خورشید به طرز کاملاً مناسب و بهینهای استفاده شود که این امر سبب کاهش استفاده از انرژیهای فسیلی شده و بدین طریق پایداری محیط را تضمین کرده است.
عملکرد متفاوت مصالح در برابرشرایط آب و هوا
مصالح ساختمانی در هر شرایط آب و هوایی به نوعی عمل میکند، بهطوریکه در آب و هوای گرم و خشک نوع مصالح به کار رفته در میزان راحتی ساکنان در ساختمان تأثیر زیادی دارد. در این اقلیم مصالح ساختمانی به نحوی باید انتخاب شوند که در مقابل گرما مقاومت فراوانی داشته و از ظرفیت حرارتی بالایی برخوردار باشند. از جمله مصالحی که سازندگان بنا در معماری بومی سمنان از آن استفاده میکنند گل و مشتقات آن است و چنانچه سنگ و یا چوب در بناها به کار برده شوند، آنرا با خاک و گل مخلوط میکردند چون این نوع مصالح با آب و هوای خشک سمنان تطابق دارد.
البته گل مورد نیاز، از خاک همان محل و پس از گودبرداری زمین به دست میآید که این امر سبب میشود تا با استفاده از مصالح محلی، مصرف انرژی کاهش یابد چون دیگر نیازی به صرف انرژی بیشتر برای حمل و نقل مصالح از نقاط دیگر نیستند. همچنین دورریزی احتمالی مصالح نیز در این فرآیند، تأثیر سویی بر محیط پیرامون ندارد. نکته حائز اهمیت دیگر در امر ساخت بنا، ضخامت مصالح به کار برده است، ضخامت دیوارها باید بهگونهای باشد که بتواند در مقابل تابش طولانی نور خورشید مقاومت کند، همچنین رنگ مصالح به کار برده شده در بنا باید روشن باشد تا بتواند مقدار زیادی از انرژی خورشید را منعکس کند، رنگ روشن خاک، بهترین رنگ مصالح انتخابی در منطقه گرم و خشک است.
ویژگیهای معماری جدید سمنان
اما متأسفانه با وجود چنین معماری آگاهانهای، شاهد ظهور معماری جدیدی در سمنان هستیم که کاملاً با شرایط اقلیمیمنطقه در تناقض است، خانههای ردیفی که از بتن، آهن و آجر ساخته شدهاند. با حیاطهایی که بهعلت کوتاه بودن دیوارهایشان، از یکسو قادر به ایجاد سایه مناسب نبوده و نمیتوانند از بنا، در مقابل وزش باد شدید و نور زیاد خورشید محافظت کنند و شرایط نامساعدی برای ساکنان بوجود میآورند از مشخصههای این معماری جدید است. همچنین از سوی دیگر بهکارگیری دیوارها و سقفهای با ضخامت کم که در مقابل موقعیت خاص این منطقه، هیچگونه مقاومتی ندارد همچنین استفاده از قیر سیاه رنگ بر روی پشت بامها که به علت تیرگی رنگ سبب افزایش دما در فصل تابستان و به جهت انتقال حرارت از طریق بام موجب کاهش دما در فصل زمستان در داخل خانه میشود و در نهایت بهکارگیری وسائل گرمکننده با مصرف انرژی فسیلی و دستگاههای خنککنندهای که به علت دمای نامناسب فضاهای داخلی در فصول مختلف استفاده میشود از دیگر معضلات معماری جدید در سمنان است. متاسفانه معماری جدید که ناهماهنگ با اقلیم سمنان و منطقه است از یک سو موجب عدم آسایش ساکنین و از سوی دیگر با استفاده نامناسب از مصالح و افزایش مصرف انرژی فسیلی، معماری پایداری را که در گذشته وجود داشته، مدنظر قرار نداده است.
کارشناس ارشد برنامهریزی شهری و منطقهای
نشریه پنجره ایرانیان، سال ششم ، شماره 73 ، آبان ماه 1392