در گفتگوی چالشی و انتقادی با مهندس حسین طوسی عنوان شد
اشاره: این دومین گفتگوی نشریه پنجرهایرانیان با مهندس حسین طوسی، رییس انجمن صنایع تولید پروفیل یوپیویسی ایران است. سال گذشته هم انتقادها و مطالبات از انجمن زیاد بود و امسال بیشتر و شدیدتر، به ویژه اینکه برخی از فعالان صنعت در وپنجره یوپیویسی ایران میگویند: این نهاد صنفی، هنوز نتوانسته است انتظارات را برآورده سازد. مطالباتی که به ویژه در یک سال اخیر به واسطه افزایش نرخ ارز و دستاندازهای ایجادشده در دسترسی تولیدکنندگان پروفیل به مواداولیه، رنگ انتقاد هم به خود گرفت. با رییس انجمن صنایع تولید پروفیل یوپیویسی یک روز قبل از برگزاری نشست اعضا در ماه گذشته گفتگو کردیم – که هنوز خبر ارزانتر شدن پودر پیویسی قطعی نشده بود - و از او قول گرفتیم که این بار گفتگوی تنها نشریه مرجع صنعت دروپنجره یوپیویسی ایران به او و دیگر اعضای انجمن به سال دیگر نکشد و البته او وعده داد که از این پس جزییات تصمیمگیریها و اقدامات انجمن را با ما در میان بگذارد. این گفتگو البته رنگ و بوی انتقادی داشت؛ چه اینکه از اول هم تصمیم نداشتیم، مبنای گفتگو را بر مدارا و تعارف بگذاریم. مهندس طوسی البته نه تنها در پاسخ به انتقادها روی ترش نکرد که صریح جواب داد و بیپرده خیلی از ابهامها را توضیح داد. بدیهی است انتشار این دیدگاهها و نقطهنظرات به معنای موضع رسمی نشریه پنجرهایرانیان قلمداد نمیشود و این پنجره همیشه برای طرح نقدها و شنیدن نظرات سایر فعالان صنعت باز است و تلاش خواهیم کرد در شمارههای آینده به سراغ تک تک، اعضای هیات مدیره انجمن هم برویم و دامنه گفتگو را به سایر اعضا هم بکشانیم. فعلا پاسخ صریح و بیپرده رییس انجمن نوپای صنایع تولید پروفیل یوپیویسی را به انتقادها و ابهامها بخوانید.
برای مشاهده فایل پی دی اف اینجا کلیک کنید.
بارها گفتهام یکی از مشکلاتی که در مملکت ما وجود دارد، نبود تشکل صنفی قوی و کارآمد است، هرچند این را میدانیم که در تمام دنیا و در کشورهای در حال توسعه و توسعهیافته بزرگترین نقش را در توسعه پایدار تشکلها و نهادهای صنفی دارند. وقتی هم شرایط بحرانی و اضطراری میشود و منافع یک صنف یا صنعتی به خطر میافتد، بازهم این انجمنها و تشکلهای صنفی هستند که با دولتها و تصمیمسازان وارد مشورت میشوند تا برای رفع شرایط دشوار و تنگناها برنامهریزی و تصمیمگیری کنند. اما در ایران ما با دو مشکل مواجه هستیم. یکی ضعف تشکلها و نهادهای صنفی است و اتفاقا تشکل ما در طول این سه سال بسیار خوب کار کرده و در بسیاری از جاها تأثیرگذار بوده و به عنوان یک تشکل صنفی معتبر به رسمیت شناخته میشود. اما مشکل اصلی و جدیتر این است اصولا در کشورهای ما، تشکلها هم جایگاه خودش را پیدا نکرده است؟
اگر بخواهیم ریشهای صحبت کنیم، به رویکرد تصدیگری دولتها بر میگردد، در این رویکرد، دولت باید حرف آخر را بزند، در حالی که در قوانین مربوط به برنامه چهارم و پنجم توسعه و قوانین دیگر اقتصادی نظیر قانون مستمر و بهبود فضای کسب و کار و قانون سیاستهای اصل 44 قانون اساسی به صراحت بر نقش و جایگاه تشکلهای صنفی تأکید شده است. این تشکلها هستند که بازار را تنظیم و ساماندهی میکنند و مانع رقابت ناسالم میشوند و... اما صادقانه میگویم وقتی مدیریت دولتی، تشکلگرایی و نهادهای صنفی را در عمل قبول ندارد و در غالب تصمیمگیریها، خودرأی تصمیم میگیرد، به تشکلها بها نمیدهد و آنها از مزاحم خود میداند، حاضر به مشورت هم نیست و حتی در اطلاعرسانی به تشکلها هم مقاومت انجام میشود، طبیعی است که نه تنها کارایی این نهادهای صنفی تضعیف میشود، بلکه مشکلات اقتصادی گریبانگیر همه میشود. شما ببینید تمامی قوانین اقتصادی چندسال اخیر و سیاستهای اصل 44 قانون اساسی برخصوصی سازی و آزادسازی اقتصاد تأکید دارند و میگوید باید دولت کوچکتر و چابکتر شود، درحالی که درست عکس آن اتفاق افتاده، دولت همپنان حجیمتر، بروکراسی بیشتر و در عمل بخش خصوصی در انزوا قرار گرفته است.
ببینید. تحریمها یک مساله است و خودتحریمیها که سختتر و شدیدتر هم هست، مسئله دیگری است که حرکت اقتصاد در مسیر توسعه را ناهموارتر و سختتر از گذشته کرده است. بخش خصوصی ایران 30 سال است با تنگناها و تحریمهای خارجی مواجه شده و راه مقابله با تحریمها را هم بلد شده اما وقتی فشار تحریمها روز به روز بیشتر میشود، دیگر نباید با برخی تصمیمگیریها بخش خصوصی را تنبیه کنیم. ما میگوییم در برابر تحریم باید تسهیل باشد، دربرابر مشکل آفرینی خارجیها باید شاهد گشاده رویی داخلیها باشیم نه اینکه بر عکس آن.
هر فعالیت اقتصادی به ویژه تولید همیشه یک محیط آرام و با ثبات را میطلبد و همیشه شوکها و نوسانات و تلاطم بازار، به فعالیتهای اقتصادی آسیب میزند که برخی این آسیبها جبرانناپذیر است. مثلا در مسئله ارز، بخش خصوصی همیشه بر این باور است که ارز باید تکنرخی باشد و مدیریت شود و نرخ ارز باید به تناسب نرخ تورم افزایش یابد و به صورتی باشد که ارز در اختیار تولیدکننده که نیاز به ارز دارد، قرار گیرد. اما اتفاقات ماههای اخیر همه معادلهها را به هم زد و این نتیجه تصمیمگیری پشت درهای بسته و بدون مشاوره با بخش خصوصی است. بگذارید به صنف خودمان اشاره کنم. در همین انجمن صنایع تولید پروفیل یوپیویسی، دهها مدیر با تجربه و تحصیلکرده و متخصص حضور دارند. سوألم این است که آیا اینها بهتر مسائل خودشان را میفهمند و اگر اینطور است چرا با آنها در مورد صنعت خودشان مشورت نمیشود و پشت درهای بسته، برای این صنف تصمیمگیری میکنند؟
از زمانی که آقای محرابیان وزیر صنایع و معادن بود، به عنوان انجمن میدانستیم بحران مواداولیه به تدریج تشدید میشود، نامهنگاری کردیم و جلسه تشکیل دادیم تا فکری به حال تأمین مواد اولیه کنند. آقایان آمدند قوانین و مقرراتی را مدام تغییر دادند و سرانجام گفتند بورس کالا مبنای تعیین قیمت است. اما نتیجه چه شد؟ ما تولیدکنندهها از بورس کالا دیگر نتوانستیم خرید کنیم، به قدری دست و پایمان را بستند و همین تشکیلات وزارت صنایع مقررات برای ما گذاشتند که روز به روز دسترسی به مواداولیه سختتر شد. هرچه گفتیم جلو این کار را بگیرید؛ گفتند: میخواهیم جلوی بازار سیاه را بگیریم. درحالی که جلوی بازار سیاه را نمیشود با این کارها گرفت؛ به آقایان گفتیم: این راهش نیست، اقتصاد یک فرمول و قوانینی دارد که در همه دنیا ساری و جاری است و شما باید از این قوانین تبعیت کنید، ولی آقایان میخواهند یک اقتصاد و فرمول دیگر را اختراع کنند و این بود که در این حوزه به عنوان کارآموزی و و کسب تجربه، صنعت یوپیویسی نوپا را زمینگیر کردند. حرف ما این است که بورس محل رانت و فساد شده است. این را بارها گفتیم که بورسی که ما داریم با بورس همه دنیا فرق میکند و تبدیل شده به بازار سیاه. چرا که بخش خصوصی نقدینگی ندارد، در نتیجه نمیتواند پولی در بورس بخواباند و مواداولیه را یک یا دوماه دیگرخریداری کنند. بخش خصوصی و صنعت ما با کمبود نقدینگی مواجه شده و بزرگترین مشکلاش کمبود نقدینگی است و باید شرایطی باشد تا مواد اولیهاش را روزمره تأمین کنند تا تولید نخوابد. بازهم تأکید میکنم این بورس با این مقررات، شده محل رانت و عده خاصی از آن سود میبرند. بنابراین شما هر چه در بورس عرضه میکنید، صاف میرود در دست واسطه و مقررات و قوانینی که در بورس حکمفرماست، این وضعیت را پیش آورده است و مواداولیه ای که باید به خط تولید پروفیل یوپیویسی وارد شود، به انبارها میرود و از صبح فردا، ما باید با 40 یا 50 و یا گاهی 100درصد قیمت بالاتر از بازار آزاد مواد اولیه را بخریم. این وضعیتی است که در یکی دوماه گذشته تجربه کردیم.
در حال حاضر با فعالان صنایع پاییندستی پتروشیمی و تمام تشکلهای پلیمر و پلاستیک صحبت کردیم تا برای رفع مشکل مواداولیه اقدامی صورت گیرد و قرار است یک انجمن سراسری پلاستیک تشکیل شود تا مطالبات را در سطحی وسیعتر پیگیری کنیم. شما میدانید که وزارت نفت و شرکت نفت مواداولیه را خارج از اصول رقابت آزاد و بورس در اختیار پتروشیمیها میگذارد و آنها را تغذیه میکند، اما این پتروشیمیها هستند که حاضر نیستند بهراحتی با صنایع پایین دستی و صنایع جانبی و وابسته به این صنعت کنار بیایند و خیلی راحت مواداولیه پتروشیمی را به صورت عمده در بورس کالا عرضه میکنند. دستکم امسال سال تولید و حمایت از کار و سرمایه ایرانی است، بارها گفتیم حداقل کاری کنید که در این سال، ما فقط بتوانیم به مواداولیه تولید داخل دسترسی پیدا کنیم، صدها نامه نوشتیم، از بالاترین مقام وزارت گرفته تا مقامات اجرایی، با تکتک آنها ملاقات داشتیم، جلسه گذاشیم، بازهم نامه نوشتیم که ما در این بورس نمیتوانیم مواداولیه خود را تهیه کنیم، یا مواد اولیه مورد نیاز اعضای ما خارج از بورس در اختیارمان قرار گیرد و یا قوانین به گونهای باشد که بازار سیاه شکل نگیرد. حرف ما این است که اولویت در بازار مواداولیه با صنایع داخلی است و مازاد آن باید صادرشود و مواداولیه هم باید در رقابت شفاف و بیواسطه در اختیار تولیدکنندگان قرار گیرد. امیدواریم در نشستهای آینده با مسوولان به تفاهم برسیم.
میدانید ریشه این سوءتفاهمها از کجاست؟ مشکلات تشکلها در کشورهایی مثل ایران تنها این نیست که بخش دولتی به آنها کم بها میدهد، بلکه مشکل بزرگتر این است که خود افراد هم نیازی به تشکل یا انجمن نمیبینند و اعتقادی هم به کار جمعی ندارد. فقط نشستهاند و میگویند: این تشکل برای ما چکار کرده است؟ در حالی که سوال این است که آیا تشکل یا انجمن، غیر از من و شما و هم صنفیهای دیگر را شامل میشود؟ شما چکار کردید؟ حداقل با حضور و آمدن خودشان میتوانند به ما مشورت بدهند و انتقادها را بیان کنند. در بسیاری از مواقع آقایان اصلا به نشستهای انجمن تشریف نمیآورند، با کارمندشان را میفرستند. وقتی آقایان این قدر برای تشکل خودشان، ارزش قائل نیستید که در نشستها حاضر شوند، قطعا این تشکل کار زیادی نمیتواند انجام دهد؛ مسئله دوم اینکه ما در تمام موارد، برای پیگیری مشکلات و مطالبات اعضا تمام تلاش خود را انجام دادهایم و در بسیاری جهات به نتایج مثبتی هم رسیدیم. ما بالاخره پتروشیمی را متقاعد کردیم گرید ویژه پی وی سی - S67 را فقط برای این صنعت تولید کند و هفته پیش این گرید ویژه برای اولین بار تولید و در بورس عرضه شد و اعضای انجمن در اولویت خرید قرار گرفتند. این برای انجمن موفقیت بزرگی است. امیدوارم برای بقیه مشکلات هم راه حل مناسبی پیدا کنیم. پیشنهاد میکنم دوستان بیایند در انجمن بحثهایشان را مطرح کنند. جالب است بعضی از هم صنفیهای خودمان، که اصلا ایشان را ندیدهایم و در جلسات هم شرکت نمیکنند، در مصاحبه با رسانه ها از انجمن انتقاد میکنند. کسی باید انتقاد کند که در صورت دعوت، به دعوت انجمن پاسخ بدهد و وگرنه این انتقاد، خیرخواهانه نیست.
الان یکی از مشکلاتی که واقعا تولید را اذیت میکند، همین فشار بانکهاست الان شرایط، شرایط فورس ماژور است، همه میگویند کشور در شرایط جنگ اقتصادی قرار دارد. اگر این گونه است باید دولت و بانکها، صنعتگران و فعالان اقتصادی را تنها نگذارند. ولی این درک متقابل وجود ندارد، یعنی بانکها خودشان را در حاشیه امن قرار دادهاند و فقط دنبال مطالبات خود با سود و جریمه تأخیر هستند، اگر هم تولیدکنندهای گرفتار باشد، بانکها از ابزار قانونی استفاده میکنند و تا مرز تملک واحد تولیدی پیش میروند. شما در این شرایط میبینید که یک واحد تولیدی هم نقدینگی کم دارد، هم بانک فشار میآورد و هم دسترسی به مواداولیه دشوار شده و هم ارز در اختیارش نمیگذارند. نتیجه این فرایند تعطیلی واحدهای تولیدی است. دوستان دولتی و بانکی باید درک کنند که در این شرایط فشار خارجی باید سیاست تسهیل و حمایت در اولویت قرار گیرد وعبور از تنگناهای با همدلی شدنی است و نباید بخش خصوصی به عنوان خط مقدم جبهه اقتصادی کشور را در جنگ با دشمنان اقتصادی تنها گذاشت.
ببینید انجمن یک اساسانامه دارد که براساس این اساسنامه، فعالیتهای مختلفی جزء وظایف انجمن است و یکی از این وظایف، شرکت در نمایشگاههای بینالمللی است. البته بحث نمایشگاه مربوط به زمانی بود که هنوز ما به بحرانهای اخیر برخورد نکرده بودیم و این بحثها مال یک یا دو سال قبل بوده که ما از کیان انجمن و تولیدکنندگان دفاع کردیم و حرفمان هم منطقی است. ما آمدیم با وزرات صنایع و مسوولان برگزاری نمایشگاهها جلسه گذاشتیم و گفتیم که اولین هدفشان باید تبلیغ برای تولید و صنعت داخلی باشد، نه اینکه فرصتی ایجاد کنیم که کالای دیگر کشورها که از استاندارد پایینتری هم برخوردارند، به راحتی بازار داخلی را در دست بگیرند. با مسوولان مربوطه بحث کردیم که طبق قانون و بر اساس اساسنامه انجمن، باید با ما مشورت کنند و در سیاستگذاری نمایشگاههای تخصصی نظرات انجمن را لحاظ کنند. چرا که به دلیل تصمیمگیریها و مدیریت ناکارآمد و اشتباه در سیاستگذاریها، نمایشگاهها تبدیل شده بود به یک محل سودآور و کسب درآمد و در این جا فقط پول موضوعیت داشت و تولید داخلی همواره در حاشیه بود. ما برای این که این مسئله را نهادینه کنیم، آمدیم وارد چالش شدیم که در برخی جاها موفق شدیم و توانستیم کارهایی زیادی انجام دهیم و حرف خود را به کرسی نشاندیم. ما بر این اعتقاد هستیم که نباید تولیدکننده داخلی چون پولش را به ریال میدهد و کمتر از شرکت خارجی پول میدهد، حاشیهنشین نمایشگاهها باشد. آیا این حرف غیرمنطقی است؟ بنابراین اگر انجمن بر سر نمایشگاه وارد چالش شده، به خاطر منافع همه فعالان این صنف بوده و هست و نه چیز دیگر.
یکی از مشکلاتی که ما داریم همین تکرویهاست. در هر تشکل صنفی، نگاه باید نگاه تشکلی باشد، نه نگاه بنگاهی. این را بارها گفتیم کسی که عضو تشکل میشود و میآید دور میز تشکل و مجامع دیگر مینشیند، نگاه بنگاهی و منافع شخصی خودش را نباید وارد کند و باید نگاه تشکلگرا داشته باشد و منافع صنفی را در نظر بگیرد و اگر غیر این باشد معلوم است که تشکل به جایی نمیرسد. اتفاقا در مورد کیفیت و مواداولیه و رعایت استانداردها مشاهده کردیم که برخی کاری کردند که به دیگران لطمه زدند، یعنی در شرایطی که انجمن تصمیم گرفته بود برای تنظیم و بررسی بازار و تعادل قیمتها، یک کاری را انجام دهد، در همان زمان دیگرانی بودند که یک تقاضا و انتظار کاذب در بازار ایجاد کردند که به کل صنف ضربه زدند. حرف ما این است که با تکروی نه تنها به دیگر تولیدکنندگان که به خودتان هم آسیب میرسانید و همه باید قبول کنیم که این صنعت در ایران یک صنعت نوپاست و راههای زیادی است که باید با همدیگر و مشورت کردن طی کنیم.
از لحاظ کیفیت تأکید میکنم که پروفیلهای وارداتی به کشور قابل رقابت با پروفیلهای داخلی نیستند. البته این بدین معنا نیست که کیفیت همه تولیدات داخلی یکسان است، بلکه در مقام مقایسه فکر نمیکنم کیفیت پروفیلهای وارداتی بیشتر از تولیدات ایرانی باشد که کمتر است. یکی از اهداف انجمن این است که ارتقای کیفیت تولید داخل را جدیتر دنبال کند تا به دلیل رقابت، کیفیت فدای قیمت نشود. الان در مسکن مهر ما شاهد استفاده از پروفیلهای بی کیفیت هستیم. وقتی دولت اجازه افزایش هزینه ساخت را ندهد، طبیعی است که سازندگان از سر و ته کار میزنند و اینجاست که تولید در و پنجره فاقد کیفیت بازار پیدا میکند، لذا برای حمایت از تولید ملی باید جلو تولید یا واردات بیرویه مصالح را گرفت.
بله! الان هم ظرفیت تولید بیشتر وجود دارد و هم ظرفیت افزایش و گسترش و توسعه بسیاری از واحدها را تولیدکنندگان پروفیل یوپیویسی دنبال میکنند و همه برای توسعه و گسترش خطوط تولید آمادگی دارند؛ اما نقدینگی و تسهیلات بانکی را نمیدهند، از تولید داخلی حمایت جدی نمیشود، چه کار میشود کرد؟ حالا را نبینید که مشکلات ارزی واردات پروفیل را کمیدشوار کرده، وقتی شرایط کمی ثبات پیدا کرد، حمایت از تولید داخلی هم فراموش میشود و به راحتی از خارج پروفیل فاقد کیفیت و استانداردهای لازم وارد میشود و تمام مراحل فنی و بازرسی را هم رد میکند. حتی پنجره ساخته شده هم وارد میکنند. بنابراین اینکه گفته شود تولیدکنندگان داخلی از وضعیت کنونی رضایت دارند، اصلا واقعیت ندارد. وقتی میتوان سرمایهگذاری کرد، که رقابت بر سر کیفیت و قیمت تلفیق شده و شفافیت در بازار باشد. شما ببینید به نام تولید داخلی برخی میروند از کشورهای همسایه خطوط تولید دست دوم میآورند، وام بانکی میگیرند، مواداولیه ارزان قیمت هم به آنها میدهند و از امتیازات مناطق آزاد و معافیت مالیاتی و. . . هم بهرهمند میشوند، اما محصول تولیدیشان کیفیت لازم را ندارد. اما تولیدکنندگان واقعی که کیفیت را همواره در اولویت دارند از بسیاری امتیازات و تسهیلات بهرهای نمیبرند. اگر دولت از این صنعت که مهمترین عامل و ابزار صرفهجویی در انرژی است حمایت کند ما از نظر دانش فنی و کیفیت تولید جزو تولیدکنندگان برتر دنیا هستیم. مطمئن باشید انجمن صنایع تولید پروفیل یوپیویسی پیگیر مطالبات همه است اما دشواریها و دستاندازها خیلی زیاد است و همه باید بیایند وسط گود، کمک کنند.
پنجره ایرانیان.سال ششم، شماره 63.دیماه91