«پتک» بر معماری تاریخی تهران

پنجره ایرانیان: دکتر سیدمحسن حبیبی طهران را نماد اولین شهر مدرن ایران می‌داند البته منظور از طهران مدرن، طهران دوره قاجار است نه تهران امروز با سیمایی آشفته..
  • یکشنبه 24 اسفند 1393 ساعت 10:15

در کتب تاریخی آمده که: «خیابان ناصریه در سال ۱۲۸۵ احداث شد که تا سال ۱۲۸۹ هنوز سر و شکل آبرومندی نیافته بود و در این سال تکمیل و تنظیف آن به امین حضور واگذار شد و امین حضور هم به دنبال چند سال کوشش و فعالیت خیابان مزبور را به صورت یکی از خیابان‌های جالب دارالخلافه درآورد.» چند قدمی با بازار تهران فاصله دارد و زنان و مردان، خسته از شلوغی بازار تهران بعد از یکی، دو ساعت خرید با دست‌های پر سراغ تاکسی‌های سفید و نارنجی را می‌گیرند، آنها به انتظار مسافران خسته از شلوغی، نیمی از عرض خیابان را اشغال کرده‌اند و کار و بارشان در خیابانی مشرف به کاخ‌سلطنتی، سکه است.
دکتر سیدمحسن حبیبی طهران را نماد اولین شهر مدرن ایران می‌داند البته منظور از طهران مدرن، طهران دوره قاجار است نه تهران امروز با سیمایی آشفته که در آن هر بنا سازی برای خود می‌نوازد، بنابراین منظور این نوشتار حفظ بدنه تهران در دوره قاجار و پهلوی اول است، به علت اینکه دوره قاجار مصادف با گشوده شدن دروازه‌های کشور به روی مدرنیسم بوده و معماری قاجار نوآوری‌هایی از نظر فضا به وجود آورد.در این دوره اگرچه الهاماتی از معماری و شهرسازی غربی در طهران دیده می‌شود اما تلفیقی با هنر ایرانی است به‌عنوان مثال در نقاشی و مجسمه‌سازی‌های این دوره ترکیب صورت افراد در نقاشی و مجسمه‌ها کاملا ایرانی است. (مجسمه مانند درخت فضای شهری را تلطیف می‌کند) به اعتقاد مرحوم میرمیران اگرچه معماری قاجار قوت لازم را برای خلق یک معماری نوین نداشت اما انصافا، اصول، مبانی و الگوهای قدیم معماری ایران را ارتقا بخشید یا معماری و شهرسازی دوره پهلوی اول با آنکه هماهنگی با معماری ایرانی ندارد، اما از ترکیبی بسیار استوار و زیبا برخوردار است و نمونه‌هایی باارزش از ظهور معماری مدرن در ایران محسوب می‌شود.
همچنین در این دوره فعالیت‌هایی به منظور ایجاد سبکی که معرف معماری ایران باشد، انجام شد و حاصل این اقدامات، ظهور شیوه‌ای بود که در آن با به کارگیری طرح و خطوطی برگرفته از معماری هخامنشی و عناصر برجسته آن و تزئینات کاشی‌کاری و مقرنس‌کاری در مجموع ترکیبی با شکوه ایجاد کردند. ساختمان‌های این مقطع زمانی هم اکنون در میان بافت مرکزی شهر تهران واقع شده‌اند. گرچه برخی خیابان‌های واقع در قسمت جنوبی تهران به واسطه فقر حاکم بر آن مکانی جرم‌خیز به نظر می‌آیند اما این همه واقعیت نیست، بلکه در همین عرصه قشر اصیل و متعهدی یافت می‌شوند که با تعهد و تعلق خاطرشان به این لایه از شهر آن را رها نکرده‌اند و باید به یاد داشت که همین لایه‌های پایین شهر مرکز خروج و خروش بسیاری از مبارزان، سیاسیون، ورزشکاران و هنرمندان و... بوده است که به‌رغم گسترش فضای طبیعت گریز در جامعه برای ارضای نیاز نوستالژیک و زیبایی‌شناختی مردم (اصلی‌ترین عنصر شکل‌دهنده شهر) انتخاب این قسمت از شهر در احیای شهر خاطره‌انگیز مناسب‌ترین مورد مطالعاتی است، بنابراین پرداختن به این موضوع در دیدگاه اول احیای هویت مدرن شهر تهران و ارتقای سرزندگی و پاسخ‌دهندگی خیابان‌ها و در نهایت عملی کردن یکی از سه راهبرد دستیابی به جایگاه شهر جهانی (اجرای پروژه‌های بزرگ‌مقیاس نظیر نوسازی بافت‌های فرسوده و نابسامان شهری) است تا زمینه‌ای برای کمک به صنعت توریسم و چرخش اقتصاد این صنعت مهیا شود.
اگرچه اخیرا شهرداری در این محدوده اقدام به پاکسازی این بدنه‌ها از رنگ و دود، اصلاح کف معابر و تغییر مبلمان شهری کرده است اما جای خالی میراث فرهنگی به دلیل تخصیص بودجه پایین به منظور تعمیر این بدنه‌های با ارزش احساس می‌شود که روز به روز در حال افول و نابودی هستند.به دلیل وجود بازار و تمرکز غالب فعالیت‌های اقتصادی و قیمت بالای زمین در بافت مرکزی شهر این بخش به واسطه پُتک ساخت‌و‌سازهای جدید در معرض نابودی قرار می‌گیرد و وقت آن فرا رسیده که مسوولان شهری، هرچه سریع‌تر برای حفظ آثار باقی‌مانده اقدامات موثری انجام دهند، زیرا اگر وضعیت فعلی ادامه پیدا کند تا چند سال آینده هیچ اثری از نوستالژی سنگ‌فرش و درخت‌های میوه‌دار و چنارهای انبوه چنارستان (نام قدیم تهران) که کتب قدیمی از آن سخن می‌گویند نخواهد ماند، همان‌گونه که امروز محل عبور کالسکه جای خود را به خیابان آسفالت سیاه و خط ویژه اتوبوس داده و جای چراغ‌های چدنی، تیر‌های سیمانی خاکستری قد علم کرده‌اند. دیگر توریستی برای گردش به تهران نخواهد آمد و سه ساعت از شب رفته بازار و ناصرخسرو خاموش خواهند شد. سخن پایانی آنکه بدنه‌های یکصد سال پیش تهران اگرچه کاملا ایرانی نبوده و گاه برگرفته از معماری غرب بوده اما بسیار زیباتر و هماهنگ‌تر از جداره‌های ناهمخوان و گپ‌های امروزی است که بتوان حتی بدنه نامیدشان و با شرایط حاکم بر جامعه اسلامی ایران جمعیت عمده توریست‌ها با انگیزه آشنایی با سنت و فرهنگ ایرانی وارد کشور می‌شوند، بنابراین لازم است تا با اختصاص بودجه‌ای مناسب و تشویق بیشتر مردم و مسوولان میراث فرهنگی به جای کوبیدن آخرین پتک بر سندان تخریب این بنا‌های با ارزش دست نوازشی بر سیمای آنها کشید.



ثبت نظر

ارسال