به گزارش تسنیم، مسکن مهر همچنان ترجیعبند سخنان مسئولان دولتی و شماری از بهارستانیهاست. دولتیها از هر فرصتی برای بیان دیدگاههای انتقادی خود به طرح مذکور استفاده میکنند و همچنان بزرگترین طرح مسکنسازی کشور را عامل تورم 40 درصدی کشور و مسبب برخی اتفاقات ناخوشایند اقتصادی معرفی میکنند.
در مقابل برخی از نمایندگان مجلس با وجود انتقاداتی که به طرح مسکن مهر در خصوص جانماییها دارند، اما آنرا یکی از مثمرثمرترین برنامههای سی و چند سال سپری شده از پیروزی انقلاب برای عمل دولت به وظیفه قانونی خود یعنی خانهدار کردن اقشار کمدرآمد جامعه میدانند.
"مسکن مهر طرح مزخرفی است" بیشک یکی از صریحترین اظهارنظرهای عباس آخوندی وزیر راه و شهرسازی در رابطه با طرح مذکور است. سخنانی که واکنش نمایندگان مجلس را بهدنبال داشت تا جائیکه برخی از بهارستانیها استیضاح آخوندی را به جریان انداختند.
به هر حال در شرایطی که پروژههای مسکن مهر به گواه آمار ارائه شده از سوی قائم مقام وزیر راه و شهرسازی در دولت تدبیر و امید ماهانه حدود 7 صدم درصد پیشرفت فیزیکی داشته و وزیر راه و شهرسازی نیز اخیرا این طرح را مورد تفقد قرار داده، خبرگزاری تسنیم میزگردی را با محوریت مسکن مهر برگزار کرد.
در این میزگرد علیرضا خسروی عضو کمیسیون عمران مجلس و ابراهیم رزاقی اقصاددان مسائل متعددی از جمله سیاستهای گذشته و تاثیر آن در بخش مسکن و عملکرد مسئولان دولتی را مطرح کردند. رزاقی ریشه تمام مشکلات موجود در مسکن را سیاست تعدیل اقتصادی در دوران ریاستجمهوری هاشمی رفسنجانی دانست و گفت: «اینگونه به نظر میآید آقای رفسنجانی تنها موجودی هستند که خدا برای نجات ملت ایران آفریدهاند.»
خسروی نیز با انتقاد از عدم پایبندی وعده مسئولان دولتی برای تکمیل پروژههای مسکن مهر معتقد است دولت کنونی میتواند "ما میتوانیم" را هجی کند.
با وجود اعلام مسئولان مبنی بر داشتن برنامه های متفاوت برای بخش مسکن، اما عملا در دو سال اخیر برنامههای مورد نظر عملیاتی نشده است.
خسروی: دولتهای گذشته هر کدام رویکردی داشتهاند؛ یکی مباحث سازندگی، یکی فضای باز سیاسی، یکی مسکن مهر و یکی دیگر "مذاکره" را مطرح میکنند. تعامل با دنیا، تعامل با داخل همه اینها مسیرهایی است که تشخیص میدهند از طریق آن میتوانند جامعه را به اهداف مدنظر برسانند.
امروز فکر میکنم مبحثی که می خواهد مطرح شود مسکن است. مسکن جزو نیازهای اولیه و اساسی هر جامعهای است و به نوعی در بندهای قانون اساسی روی آن تاکید شده و جزو وظایف همه دولتهاست که باید در ارتباط با مسکن اقداماتی انجام دهند.
بر اساس توانایی هر دولتی رسیدگی به بحث مسکن به نوعی تغییر یافته است. معتقدم مسکن موتور محرک اقتصاد است، پتروشمی و نفت میتواند موتور محرکهای باشد که پشت سرش یک سری صنایع دیگری را به حرکت درآورد. کسی نمیتـواند این موضوع را نفی کند، حدود 120 رشته بهصورت مستقیم و غیرمستقیم با مسکن ارتباط دارند.
از ابتدا دغدغه همه مسئولان این بوده که اقدامات خوبی انجام شود. از جمله حضرت امام خمینی (ره) در پیام تاریخی اعلام کردند مبلغی را در حساب 100 امام میگذارند بقیه مردم هم کمک کنند تا فاصله طبقاتی را برداشته شده و مسکل مسکن را در سبد خانوار حل شود.
در حال حاضر چه رقمی از درآمد خانوارها مربوط به بخش مسکن است؟
خسروی: در حال حاضر مبلغ عمدهای از سبد خانوار یعنی حدود 35 درصد مربوط به مسکن است. انتقادی که به دولت یازدهم وارد شده این است که دولت تدبیر و امید آمد تلاش اصلی خودش را روی مسئله بهداشت گذاشت، بهداشت سهم پایینی حدود 4 تا 5 درصد در سبد خانوار دارد و با مسکن قابل مقایسه نیست.
شما به رویکرد دولتهای مختلف اشاره کردید آیا آماری در خصوص میزان ساخت مسکن در این دورهها دارید؟
خسروی: در 8 سال دولت اصلاحات حدود 127 هزار مسکن روستایی ساخته شد، این در حالی بود در دولت بعدی حدود 2 میلیون و 120 هزار واحد مسکن روستایی ساخته شد. در مسکن شهری نیز طی سالهای 76 تا 84 حدود 300 هزار مسکن ساخته شد، اما در 8 سال بعدی چهار دو میلیون و 180 هزار مسکن شهری ساخته شد. مجموعا 4 میلیون و 300 هزار واحد مسکونی پیشبینی شد که به اتمام برسد، یعنی هر دقیقه یک واحد مسکونی. البته یک سری نقدهایی به مسکن مهر وارد است و ای کاش دولت قبلی در دوره خودش این کار را تمام میکرد.
احتمالا دولت بعدی هم مسیر و اولویت دیگری را انتخاب میکند و کارهای بخش مسکن در دولت یازدهم باقی خواهد ماند. اگر بخواهیم وضعیت فعلی مسکن و سیاستهای دولت را نقد کنیم باید به قول و قرار تکمیل مسکن مهر اشاره شود.
علاوه بر این مسئله انتقادات فراوانی هم به برنامه مسکنی دولت یازدهم وارد میشود؟
خسروی: بله، دقیقا بخش دیگری از نقد متوجه برنامه دولت یازدهم برای مسکن است. دولت بنا بر این نهاده که میگوید "من دولتم، مدیرم و باید مدیریت کنم و خیلی نباید در ساختوساز دخالت کنم." در بخش تکمیل مسکن مهر نیز باید باز دو حالت را مورد بررسی قرار دهیم بخشی از آن درباره شهرهای جدید، شهرهای پایین و بالای 25 هزار نفر.
در 1012 شهری که مسکن مهر در آنجا ساخته شده است خیلی مشکل نداریم آنجا به سرانجام میرسد، اما در شهرهای جدید حتما مشکل خواهیم داشت. در این شهرها 20 درصد از مسکن مهر در حال ساخت است یعنی حدود 400 هزار واحد مسکونی.
وضعیت واحدهای مسکن مهر در شهرهای جدید چگونه است؟
خسروی: بهصورت ناشناس از پروژههای مسکن مهر پردیس بازدید کردم فکر میکنم از ابتدا تا انتهای این بازدید 100 نفر کارگر را ندیدم که کار کنند. اگر با همین روند پیش برویم فکر میکنم تا سال 1400 هم نمیتوانیم واحدهای مسکن مهر را تحویل دهیم. در پرند نیز عمده کارها حاضر است اما بخشی از آن بابت امکانات زیربنایی آب، برق، فاضلاب، گاز معطل است. عقبماندگی در پرند کمتر دیده میشود حدود 95 هزار واحد مسکن مهر در پرند در حال ساخت است که 15 هزار واحد آن تحویل شده و از حدود 90 هزار واحد پردیس نیز حدود 8 هزار واحد تحویل شده است. با این روند به راحتی نمیتوان مشکل را حل کرد. واقعیت آن است که در شهرهایب جدید مشکل مدیریتی داریم.
مسکن مهر با 70 درصد پیشرفت فیزیکی تحویل دولت یازدهم شد، 22 ماه گذشته است اگر ماهانه فقط یک درصد پیشرفت فیزیکی داشت باشد الان واحدهای آن را تحویل میشد. این در حالی است که پیشرفیت فیزیکی پروژههای مسکن مهر به 83 درصد و در حالت خوشبینانه به 84 و 85 درصد رسیده است.
دستاندرکاران بخش مسکن کمبود منابع مالی را یکی از مشکلات طرح مهر اعلام میکنند؟
خسروی: اتفاقا اینکه گفته می شود، پولی برای مسکن مهر نداریم و جانمایی آن اشتباه است همه اینها آدرس غلط دادن است. در دوران آقای آخوندی مسکن مهر پردیس جانمایی شده پس چرا آدرس غلط می دهند. اینکه میگویند پول ندارند هم آدرس غلط است، در دستورالعمل شماره سه، هزار و 100 میلیارد تومان پول توی حساب آمد. الان فکر میکنم 200 میلیارد تومان بیشتر در حساب نیست. این پول در کجا دارد خرج میشود و چرا پروژه راه نمیافتد اینها جزو کارها و سئوالاتی است که رسانه ها باید انرا باز کنند و زنگ خطرها را به صدا در آورند. کار اجرا خیلی سخت است و کسی که مسئولیت میپذیرد هم خیلی سخت است. اینکه کار را پذیرفتهاند اما کار همچنان دستنخورده باقیمانده است جزو اشکالاتی است که باید مطرح شود.
همه این اتفاقات در حالی روی داده که دولت در بخش سیاستگذاریها بستهای بالغ بر 13 تا 14 مورد برنامههای مسکن را مطرح کرد. بخشی از آن کارهای مسکن و ایدههای مسکنی بود و بخشی هم ایدههای مالی. مثلا بازار رهن ثانویه، لیزینگ مسکن، صندوق توسعه مسکن از جمله ایدههای مالی بود. نکته جالب این برنامهها زمانی بود که مثلا از مسئولان وزارت راه میپرسیدیم رهن ثانویه را چگونه انجام دهید و آنها نمیتوانستند جواب بدهند.
*بانک مسکن در طرحهای مسکنی هیچ کاره است
اخیرا پس از مدتها اعلام شده که قرار است در قالب طرح مسکن اجتماعی سالانه 120 هزار واحد ساخته شود.
خسروی: بخشی از برنامههای دولت مسکن اجتماعی، حمایتی و سکونتهای غیررسمی بود. همه اینها به نوعی پوششی در ارتباط با طرح جامع مسکن بود. در این طرح علیرغم بازی با اعداد ما سالانه به یک میلیون واحد مسکونی نیاز داریم. دو سال است که دو میلیون نساختهایم و در نهایتا 120 هزار واحد مسکن اجتماعی در سال ساخته می شود. از این تعداد 100هزار واحد کمیته امداد، بهزیستی و صندوق رفاه کارگران بسازد، 20 هزار واحد بقیه را بنیاد مسکن بسازد. زمین، نحوه تامین وام، جانمایی، تقسیمبندی، پشتیبانی از جمله ابهامات مسکن اجتماعی است. موضوع دیگر آنکه بانک مسکن در طرحهای دولت برای مسکن هیچ کاره است.
امسال هم در بحث بودجه 1300 میلیارد تومان از هدفمندی برای مسکن کنار گذاشته شده است. قرار است چیزی حدود 500 هزار واحد مسکونی- 300 هزار واحد در شهرها و 200 هزار واحد در روستاها- ساخته شود که البته این طرح هم فقط در حد حرف باقیمانده است. نگرانی ما از انباشت تقاضاست. سالانه یک میلیون نفر در صف برای خانه هستند. باید مستاجران و افرادی که در سن ازدواج قرار دارند باید به این تعداد اضافه شود. علاوه بر اینکه ساختو ساز در کشور کم شده سیاستهای دولت مشخص نیست.
رزاقی: مسکن یکی از مواردی است که در زمان رضاشاه (سال 1332) بنیادش بهوجود آمده است. یکی از جاهایی است که سرمایهها آنجا میرود زمین و مسکن است. برای اینکه در زمان رضاشاه شهرنشینی رشد داشت. ثروت وقتی به شهرها میرود پشت سرش مسائل احتکاری و افزایش قیمت شروع میشود. در صورتیکه اگر سیاست دیگری بود و سرمایهها به صنعت میرفتند ایران صنعتی میشد. این وضعیت تا کنون ادامه پیدا کرده است. مسکن این ویژگی را ندارد که از خارج تامین شود وگرنه آنرا با دلار ارزان وارد میکردند.
مسئله دیگر درباره مسکن این است که وقتی که مثل هر کالایی دیگر قیمتها بالا رفته و حباب قیمتی تشکیل میشود این حباب در جایی میترکد؛ مانند اتفاق سال 2008 میلادی در آمریکا. وقتی این اتفاق روی داد اکثر افراد سرمایهگذار در این بخش میبازند مانند بورس کشور خودمان، این میخرد و آن میخرد، آدمهایی که حریص و خوشبین هستند رفتار گلهای دارند.
این یک نمونه امریکایی است یعنی هرچه میخواهد سود میبردو خوشبین است. کسی که باخته دوباره میخواهد ببرد. البته یک عدهای در این بازی میبرند. این بحثی است که در ایران چیزی به آن اضافه شده است.
یکی از برنامه های دولت در زمان رکود مسکن افزایش وام خرید بوده، آیا این یک سیاست درست است؟
رزاقی: بله وقتی مسکن دچار رکود میشود دولت وام خرید میدهد در اینصورت از رکود خارج میشود تا مرحله بعد به بنبست میرسد. الان میگویند 60 میلیون تومان وام خرید پرداخت شود. دولت فقط به عرضه فکر میکند یعنی سرمایهداری. در صورتیکه که بحث دیگری مطرح است. الان 6 میلیون نفر مستاجرند که حداقل 30 درصد آنرا اجاره میدهند. بحران در این جاست؛ یک کارمند یا کارگری که خانه ندارد بخش مهمی از درآمد خود را به مسکن اختصاص میدهد یعنی دچار فقر درآمدی میشود. از سوی دیگر 12 تا 13 میلیون نفر در سن ازدواج قرار دارند که هنوز مجرد هستند.
از سوی دیگر 40 درصد مستاجران نمیتوانند قسط یا کرایه بدهند. فضا خیلی غیر عادی است. امام خمینی (ره) در وصیتنامه اش فرموده افراد یک خانه بیشتر برای چه میخواهند. در اصل 43 قانون اساسی فقط به عدالت اجتماعی اشاره شده و گفته شده خوراک، پوشاک، مسکن، کار، بیمه و بهداشت درمان اینها را دولت باید تامین کند.
واقعیت آن است که دولت احساس مسئولیت نمیکند. غرب دچار این مشکل بوده ولی برای اینکه سرمایهها به تولید برود فکرهایی کرده است. مثلا اروپاییها مسکنهای تولیدی ساختند، یعنی هر کارخانهای باید برای کارگرانش مسکن بسازد یا اینکه دولت طرحهایی از جمله مسکن ارزانقیمت برای کارگران را اجرایی کرده است. در مسکنهای شغلی مورد مهم این است که ساکنان حق فروش آنرا ندارند. در این خانهها مستاجران یک پنجم درآمدشان را اجاره میدهند.
وقتی عاملی مانع تولید مسکن و صنعتی و کشاورزی می شود باید برداشته شود وگرنه این عامل رشد مییابد مانند دلالی در کشور. زمانی 400 هزار مغازهدار در کشور داشتیم که الان تعداد آنها به 4 میلیون رسیده است. این نشان می دهد درآمد مغازهداری خوب است مالیات نمیدهند و بسیاری از کسانیکه می خواهند پولدار شوند مغازهدار میشوند. دولت در این زمینه هیچ کاری نکرده است. مالیات بازدارنده باید گرفته شود. کسی که یک خانه بیشتر دارد باید مالیات گرفته شود. برای خانههای خالی هم تصویب کردند اما اجرا نکردند. وقتی با کمک دولت یک خانه ساخته شود چرا باید حق فروش داشته باشد. به محض اینکه گفته شود حق انتقال دارند افرادی که سرمایه مفتی دارند وارد این بازار می شوند. این افراد عامل استثمار مستاجران هستند. هر ساله خارج از تورم اینها کرایه خانه را افزایش میدهند در واقع 6 میلیون نفر اسیر هستند و بخش زیادی از درآمد خودشان را به مالکان بدهند. چرا وقتی فضا اینگونه است دولت باز هم مسیر اشتباه میرود؟
فکر میکنم مانند آنچیزی که امام دروصیتنامهاش به آن اشاره کرده است؛ میفرمایند مسئولانی که خوی کاخنشینی پیدا کنند دیگر برای کوخ نشینان نمیتوانند کاری انجام دهند. فکر می کنم از زمان آقای رفسنجانی سیاست تعدیل اقتصادی انتخاب شده است. برنامه رفسنجانی در 25 سال اخیر دارد جلو می رود و این برنامه است که وجه مشترک چهار رئیسجمهوری اخیر است. یعنی اگر بخواهیم ببینیم سیاست دولتها در خصوص مسکن را، تنها یک راه است؛ باید دید تعدیل اقتصادی درباره مسکن چه میگوید. اینها این سیاست را پیاده کردهاند. یا جور دیگری بگوییم؛ دولت مسئول این نیست که چه کسی پولدار است و چه کسی گدا. اتفاقا دولت دوست دارد که همه پولدار شوند. پولدار سرمایهگذاری و تولید میکنند. از دید آمریکایی آزاد از هر محدودیتی دنبال حداکثر سود هستند.
دولت هم چون سرمایهدار را آدم عاقلی می داند برایش مشکلی ایجاد نمیکند. درست است که آنجا (آمریکا) درآمد دولت از مالیاتها بر ثروتمندان است اما این هم حدودی دارد. در ایران چه میکنیم. در کشور وضعیت دیگری است. به جای دریافت مالیات از ثروتمندان نفت و پتروشیمی را میفروشیم و دولت درآمد کسب میکند. دولت، دولتی است که از تولیدکنندگان و ثروتمندان مالیات نمی گیرد. دولتی است که فراملی عمل میکند و در ارتباط با اقتصاد جهانی است. خام می فروشد دلار را میگیرد و آنرا ارزان قیمتگذاری میکند و واردات را انجام میدهد.
در واقع جزئی از اقتصاد جهانی از طریق تامین نیاز جهانی به وسیله خام فروشی میشویم. ساخته شده میخرد. این دولت 1300 میلیارد دلار در 25 سال اخیر خرج کرده است اما نتیجه آن چه بوده؛ افزایش روز به روز بیکاری و فرق و آدمها محدودتر. اما در عین حال یک عدهای پولدارتر شدهاند. اینها اگر بخواهند پول از کشور بیرون ببرند به آنها یارانه هم میدهد دلار را به جای 8000 تومان 3000 هزار تومان میفروشند. طبیعی است با این وضعیت بخش مسکن باید اینگونه باشد.
قبلا مسحیت در اروپا وجود داشت. مسحیت می گوید فقرا احترام دارند اما بعدا میگفتند فقرا ولگرد هستند و آنها را اعدام کردند. انگلیسیها 60 تا 70 هزار نفر فقیر را اعدام کردند. فرهنگ یونان (روم) میگوید؛ دو گونه آدم داریم یا آدم برده است یا بردهدار. افلاطون در این باره میگوید؛ اگر اینها (بردهها) نبودند من چه شکلی به این دانش میرسیدم اینها باید باشند. اسپارتها بهعنوان بزرگترین بردهداران یونان سالی یکبار بردههایی که امکان شورش داشتند یعنی هم توانایی سازماندهی داشتند و هم قوی بودند را طبق برنامهای معین آنها میکشتند. گلادیاتورها بخشی از این کشتار بودند.
این مسئله دوباره در آمریکا شروع به رشد میکند انگلیسیهایی که به امریکا می روند آمریکایی میشوند. 70 میلیون نفر سرخ پوست در آن زمان کشته میشود و 20 تا 30 میلیون سیاهپوست. همین الان در آمریکا همین کار را انجام میدهند. ثروتمندان آدمهای متشخصی هستند و آزاد از هر محدودیتی. این ذهنیت را نگاه کنید آیا در بخشی از آنها ایجاد نشده است. این ذهنیت در نمایندگان مجلس و استادان دانشگاه ایجاد نشده است. طرف فقط خودش را میبیند. امام خمینی در وصیتنامهاش این مسئله را بهگونهای خاص تفسیر میکنند که البته به آن توجه نمی شود. اینکه ما منابعی داریم که میگوید چگونه زندگی کنیم. دانشگاهیان به این مسئله توجه نمیکنند. این مسئله نشان می دهد کار به لحاظ وخامت خیلی ریشهدار است تا این بحثهایی که در رسانهها می شود آقای روحانی و آقای احمدینژاد، اینگونه به نظر میآید آقای رفسنجانی تنها موجودی هستند که خدا برای نجات ملت ایران آفریدهاند.
وظیفه دولت است برای مردم خانه ایجاد کند کار ایجاد کند. این در حالی است که کارخانههای دولتی و بیمارستان را خصوصی میکند. یعنی به ما ربطی ندارد کسی که بیکار و فقیر است. چندرقاز هم میدهند فکر میکنند عدالت برقرار میشود. از طرف دیگر آدمها را حریص بار میآورند و هر چه دارند میگویند کم است. حالا از مستاجر میزند برایش مهم نیست مستاجر به تباهی میافتد چه کسی میافتد جلوی این وضعیت را بگیرد. رهبری چند بار بر مبارزه با فساد تاکید کردهاند، این افراد چه کسانی هستند. چندبار هم به اقتصاد مقاومتی اشاره داشته اند اقتصاد مقاومتی یعنی چی؟ اقتصاد مقاومتی استقلال است، قانون اساسی است. ولی چه کسی این را اجرا می کند؟
یکی از مشکلات کنونی واحدهای مسکن مهر مربوط به امکانات زیربنایی است که به نظر میرسد برنامههای دولت را برای تحویل آنها دچار مشکل کرده است.
خسروی: در سال 91 هزینههای انشعاب آب، برق و گاز به وزارت نیرو پرداخت شده است.
رزاقی: چون زمان گذشته است دیگر نمی توان با آن پولها امکانات زیربنایی واحدهای مسکن مهر را تامین کرد، مقصر این وضعیت کیست؟ آیا مردم مقصرند؟! دولت باید زیان را بدهد که نتوانسته این موضوع را مدیریت کند.
خسروی: الان دنبال مردم در روستاهای میگردیم که برای آنها گازرسانی کنیم. میگوییم 20 خانوار در جایی نشسته باشند گفتهایم برق را برای آنها مجانی میرسانیم. الان 17 میلیون نفر با طرح مسکن مهر درگیر هستند. خب برق آب و گاز آنرا تامین کنید دیگر چه خدمتی بالاتر از این. هماکنون حدود یک میلیون مسکن شهری و 500 هزار روستایی هنوز تحویل نشده است. فقط یک فاز پرند حدود 7 هزار واحد فقط یک هفته کار دارد که آنرا تحویل بدهند. با این کار 7 هزار خانوار در این واحدها ساکن میشوند. از این نمونه در خیلی جاهای دیگر وجود دارد.
رزاقی: به نظر میرسد اراده و عزمی برای اتمام مسکن مهر وجود ندارد. شاید یک عدهای این وضعیت استفاده میکنند یعنی برخی درمانده میشوند و واحدهای خود را میفروشند و برخی دیگر نیز آن را با قیمت مفت خریداری میکنند.
اخیرا وزیر راه و شهرسازی تفسیر جدید از سخنان امام خمینی(ره) در رابطه با بحث مسکن ارائه کردهاند، نظر شما در این خصوص چیست؟
خسروی: نمیتوانیم بخشهایی از سخنان امام خمینی (ره) را که به نفع خودمان است مطرح کنیم. امام خمینی کلیات مسائل را مشخص کردهاند ایشان فرمودند که انقلاب کردیم تا قلههای ثروت را به هم بریزیم تا چالههای فقر پر شود. چگونه میخواهیم این کار را انجام دهیم این جزو وظایف ماست، نمیتوانیم از هم ایراد بگیریم. یکی از راهها این است که تفاوت درآمدها را پیش ببریم. الان در این ممکلت کسانی زندگی میکنند که دقیقهای 25 تا 30 هزار تومان حقوق میگیرند. کسانیکه هم هستند که در شبانهروز 25 هزار تومان حقوق میگیرد این تفاوت درآمدی را باید انحاء مختلف برطرف کرد. بخشی از این را میتوان با مالیات برطرف کرد. همه در یک کشتی مشستهایم بنده دلم میخواهد جای خوبی بشینیم و از امکانات بهتری استفاده کنم و به فکر هیچ کس دیگری هم نباشم. نمیتوانم در این کشتی باشم یا باید شرایط همه لحاظ شود یا باید اینجا را ترک کنیم. این را باید بپذیریم امام وضعیت ما را بهصورت ویژه مشخص کرده است.
لازم است به یک سری آمار اشاره کنم. شاخص دسترسی به مسکن در کشور 12 سال است، اما در دنیا این شاخص 5 سال است. شاخص تملک واحد مسکونی در ایران در بخش شهری 56 درصد و کشوری 62 درصد است، اما در انگلستان 70 درصد و در شهری 80 درصد است. این بدان معناست که در شهرهای ایران 56 درصد خانههای ملکی دارند.
در سه ماه سوم سال 93 در تعداد پروانهها در سطح کشور حدود 37 درصد کاهش داشتهایم این رقم برای تهران 56 درصد بوده است. یعنی کسی به ساخت و ساز رغبتی ندارد که یکی از دلایل سود بانکی است. الان جاذبهای ایجاد شده که دیگر کسی نمیآید در بخش مسکن سرمایهگذاری کند. یا اینکه 27 درصد از خانوارهای ایرانی مستاجر هستند که اگر به همین وضعیت ادامه یابد
ایرانیها در سال 72 حدود 36.66 متر را میتوانستند اجاره کنند در سال 91 حدود 26.57 مترمربع. به عبارت دیگر در دو دهه حدود 10 متر اجاره کاهش یافته است. خیلی زمان نمیبرد که به کارتنخوابی برسیم. روز به روز اجارهها در حال افزایش است.
وزیر راه و شهرسازی میخواهد کارهای مسکن مهر را تمام کند اما زیرمجموعههای وزارتخانه تصمیماتی میگیرند که 180 درجه با اقدامات آقای آخوندی تفاوت دارد. همین مسئله را به آقای آخوندی گفتهام که مثلا در شهری جدید تصمیمی توسط مسئولان رده بالای وزارت راه گرفته میشود اما بعد از رفتن مسئول زیرمجموعه میگوید «او برای خودش گفته». چنین شخصی اصلا نباید در وزارت راه باشد.
وزارت راه میگوید برای تامین هزینههای زیربنایی مسکن مهر مشکل داریم، مجلس مجوز فروش زمینهای تجاری، فرهنگی، ورزشی را به آنها داده تا مسائل زیرساختی برطرف شود.
مسکن در بافت فرسوده بسازیم مجلس مصوب کرد از هدفمندی یارانهها در بخش هزینه شود. مجلس پای به پای دولتیها میآیند علی رغم اینکه اعتقاد ما این است مالیات بر خانههای خالی را باید دریافت کنیم نمیتوانیم این کار را نجام ندهیم. نمیتواند در این مملکت 10 خانه داشته باشد و 10 نفر یک خانه نیز نداشته باشد این مسئله با عدالت جور در نمیآید.
باید مجاب کرد که خانههای خالی طرف دارد یک خانه فقط حقش است. بهترین خانه را هم داشته باشد. به نظرم میرسد با یک دیگاه عدالت محور با مسکن برخورد کنیم. یک خانه را به فرد بدهیم اگر خواست در آن ساکن شود و اگر نخواست آن را اجاره دهد. اما از ابتدای عمر فرد در جمهوری اسلامی باید یک خانه تحویل شود یا اینکه یک قطعه زمین رایگان را تحویل دهیم. در قانون اساسی که میثاق ماست و روی آن قسم خوردهایم. به نطرم یک سری کمکاریهاست و اشکال هم قابل حل نشدن نیست. معتقدم دروازه خروج از رکود تورمی میتواند مسکن باشد از این دروازه میتوانیم اقتصاد کشور را از رکور خارج کنیم. مسکن نیازی به واردات زمین و مصالح ساختمانی ندارد، همه لوازم مرود نیاز برای ساخت و ساز در کشور موجود است.
همه باید تلاش کنیم، مسکن مهر که احتیاجی به بودجه ندارد و نه اینکه بار تورمی دارد و نه پول داغی برای آن منتشر شده- که این مسئله قابل نقد و بررسی است- تکمیل کنیم. نمیخواهیم کسی را زیر سئوال ببریم، دولتی آمده و میخواهد رزومه خوبی از خودش در این بخش به جای بگذارد. تا اینجای کار برای همه ما این موضوع مسجل است بنابراین باید به دولت کمک کنیم. این توانایی وجود دارد، پس از زلزله ورزقان 30 هزار واحد مسکونی در سه ماه ساخته شد. ما میتوانیم را باید برای همدیگر هجی کنیم، همین دولت هم میتواند.
رزاقی: مسکن فقط در مسکن مهر خلاصه نمیشود، مسائل دیگری هم وجود دارد. با توجه به رشد جمعیت و ازدواج، بیکاری لااقل 15 میلیون نفر بیکار داریم. در سال 1335 حدود 53 درصد مردم شاغل بودند اما الان این رقم به 32 درصد کاهش یافته است. مشکل داریم. کمیته امداد میگوید 15 میلیون نفر فقیرند در صورتی که رقم ها بالاتر است و حدود 25 تا 30 میلیون نفر. یا اینکه 50 درصد از سرنوشت مردم را تورم تعیین میکند.
منبع:تسنیم