به گزارش صمت، بهره تسهیلات دریافتی از سوی تولیدکنندگان بهصورت اسمی، حدود ۱۸ درصد برآورد میشود، اما این بهره با احتساب جوانب آن به حدود ۲۲ درصد میرسد. در همین حال، بانک به ازای پرداخت تسهیلات بانکی به تولیدکنندگان، وثیقه قابلتوجهی را از آنها طلب میکند. این در حالی است که تولیدکنندگان تمامی دارایی خود را به فرآیند تولید اختصاص میدهند و عملا از توان کافی برای در اختیار قرار دادن وثیقه برخوردار نیستند. بدون تردید برقراری تعامل بیشتر میان تولیدکنندگان با بانکها بهمنزله ایجاد فرصتی برای اشتغالزایی و رشد و توسعه اقتصادی کشور است، اما در حال حاضر با توجه به سختگیریهایی که نسبت به تولیدکننده برای دریافت تسهیلات وجود دارد، عملا امکان دریافت وام از وی سلب میشود.
در ادامه باید خاطرنشان کرد ازآنجاکه دولت به دنبال کنترل نقدینگی است، دریافت السی و خرید اعتباری را با مشکلات متعددی روبهرو کرده است. با توجه به آنکه فشار قابلتوجهی به بانکها برای خرید اوراق قرضه تحمیلشده، این موسسات مالی دیگر توان پرداخت تسهیلات را ندارند. همین موضوعات خود مانع تامین نقدینگی موردنیاز صنعتگران و واحدهای تولیدی میشود.
در دهه گذشته، تولید همواره بهعنوان یک اولویت اقتصادی در شعار سال مطرح بوده و در سال جاری نیز سرلوحه شعار سال یا هدفگذاری اقتصادی کشور است. بااینوجود، نهتنها راهکاری عملیاتی برای بهبود شرایط تولید اجرایی نمیشود، بلکه هرروز سنگی جدید در مسیر تولیدکنندگان انداخته میشود.
سیستم بانکی تسهیلات ارزانقیمتی را به حوزههای گوناگون ازجمله تولید ارائه میدهد. بااینوجود، این تسهیلات ارزان بهجای آنکه گرهی از بخش تولید را برطرف کند، عموما به محلی برای سوءاستفاده و رانت برای افرادی خاص بدل شده است. این دست تسهیلات ارزانقیمت عموما به تولیدکننده واقعی نمیرسد. اگر این تسهیلات به تولیدکننده واقعی برسد، بازهم بخشی از سود آن در اختیار دلالان قرار میگیرد. درواقع این وامهای ارزانقیمت به بستری برای درآمدزایی برای افراد خاص بدل میشود.
گفتنی است، در ماههای اخیر مشارکت میان بانکها و تولیدکنندگان بهشدت محدود شده، یعنی پرداخت تسهیلات عموما به مرابحه محدود شده است، بااینوجود در فرآیند مشارکت نیز اقدامات خلاف عرف متعددی اجرایی میشود. بهعنوانمثال، تولیدکننده موظف است برای دریافت تسهیلات از بانک طرح توجیهی خود را تقدیم نظام بانکی کند. در این طرح توجیهی، میزان سودآوری یک فعالیت تولیدی محاسبه و درج میشود. بانکها عموما از تولیدکنندگان درخواست دارند که در طرح توجیهی خود، سود فعالیت یادشده را بیش از ۲۷ درصد عنوان کنند. چراکه ۲۲ تا ۲۴ درصد از این سود باید به بانک تعلق گیرد. در همین حال انتظار میرود حداقل سود ۴ درصدی نیز برای تولیدکننده باقی بماند. بااینوجود باید تاکید کرد که سود بسیاری از فعالیتهای تولیدی به ۲۷ درصد نمیرسد. درنتیجه تولیدکنندگان ناچار میشوند در طرحهای توجیهی دست ببرند و آمار و ارقام را بهاشتباه تغییر دهند.
چنانچه بازپرداخت تسهیلات دریافت شده از سوی یک تولیدکننده با تاخیر مواجه شود، ملزم به پرداخت جریمههای سنگین میشود. این در حالی است که در بسیاری موارد، دیرکرد تولیدکنندگان به دلیل سیاستهای اشتباه و ضدتولید دولت است. در همین حال باید خاطرنشان کرد که فعالان بخش خصوصی عموما در تعامل و همچنین تجارت با یکدیگر از انصاف بالاتری برخوردار هستند، اما متاسفانه بدحسابترین و بدقولترین طرف ما در معاملات، دولت است. در موارد متعددی دولت یا نهادهای وابسته به دولت، خریدار محصولات تولیدشده از سوی صنایع هستند، بااینوجود در بازپرداخت خرید خود از صنایع بخش خصوصی، بهشدت بدقول هستند. همین موضوع نیز لطماتی را به تولیدکنندگان تحمیل میکند و حتی آنها را در بازپرداخت سود تسهیلات با چالشهای جدی روبهرو خواهد کرد. یکی از همین چالشها تعویق در بازپرداخت تسهیلات بانکی است که خسارت دوچندانی را به صنایع تحمیل میکند. علاوه بر این، بسیاری از تولیدکنندگان در تامین سرمایه در گردش خود با چالشهای جدی روبهرو میشوند.